بررسی تطبیقی سیاست ها و قوانین حامی نقش های خانوادگی زنان در حوزه اموزش در جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا

شناسه محتوا : 48873

1402/07/15

تعداد بازدید : 58

چكيده آموزش زنان يكي از نيازهاي ضروري در نظام‌هاي تمدني است، چرا كه زنان علاوه بر آنكه نيمي از جمعيت را تشكيل مي-دهند، از عناصر اصلي تداوم نسل و جامعه انساني هستند. بديهي است اعطاي حق آموزش به زنان يك ضرورت اجتناب-ناپذير است. امروزه مسئله آموزش به عنوان يكي از اركان اصلي نظام‌هاي حقوقي و از جمله وظايف رسمي است كه حاكميت‌ها بر عهده دارند. با توجه به متمركز شدن آموزش در نهادهايي همچون دانشگاه و مراكز آموزش عالي كه نيازمند صرف زمان و حضور در آن‌ها است، اين سوال پديد مي‌آيد كه چگونه مي‌توان حق بر آموزش براي زنان را همزمان با حفظ نقش‌آفريني اجتماعي ايشان، تضمين كرد؟ رويكرد نظام‌هاي تمدني-حقوقي مختلف از جمله ايران و ايالات متحده امريكا به اين مسئله چگونه است؟ آيا دانشگاه‌هاي دوستدار خانواده كه مدتي است در برخي كشورها از جمله امريكا تأسيس و راه‌اندازي شده، امكان ايجاد توازن و تعادل ميان نقش‌هاي خانوادگي و اجتماعي زنان را فراهم آورده است؟ براي پاسخ به اين پرسش‌ها، پژوهش پيش‌رو با توسل به روش تحليلي-توصيفي و بهره‌گيري از مطالعات تطبيقي به بررسي سياست‌ها و قوانين آموزشي دو كشور ايران و امريكا در حوزه آموزش زنان مبادرت ورزيده و در نهايت الگوي دانشگاه‌هاي دوستدار خانواده را مورد مطالعه قرار داده است. نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه هم در مباني و هم در سياستها و قوانين، شكاف گسترده‌اي ميان اين دو نظام حقوقي وجود دارد. در حالي كه نظام حقوقي ايران در زمينه حق زنان بر آموزش بر انگاره عدالت جنسيتي و تحقق الگوي سوم تأكيد مي‌كند، نظام حقوقي امريكا در پي تحقق تساوي و برابري جنسيتي بوده و توازن ميان نقش‌هاي خانوادگي و اجتماعي را فارغ از جنسيت براي زوجين به رسميت مي‌شناسد.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : مطالعات اسلامي زنان
  • : تهران
  • : تهران
  • : تهران - تهران - مدرسه علمیه تخصصی رفیعة المصطفی