بودن بهتر است یا نبودن: بررسی انتقادی دیدگاه دیوید بناتار بر مبنای حکمت صدرایی
يكي از مسايل حائز اهميت در جهان امروز فرزندآوري و پيامد آن ازدياد يا كاهش جمعيت است كه ديدگاههاي گوناگوني درباره آن از سوي فيلسوفان اخلاق كاربردي مطرح شده است. يكي از آنها ديدگاه «زايشستيزي» ديويد بناتار است. به اعتقاد او، هر كس با به دنيا آمدن همواره با آسيبهاي جدي از جمله بيماري، گرسنگي، قطعي عضو، اميال بيپايان و در نهايت مرگ مواجه است و او با توجه به اين مصيبتها ميكوشد «غيراخلاقي بودن فرزندآوري» را اثبات كند. به گفته او اكنون كه ما بدون اراده خود به اين دنيا وارد شدهايم، مجبور به ادامه زندگي هستيم، ولي بايد از ورود افراد ديگر جلوگيري كنيم تا آنها دچار مشكلات و مصيبتها نشوند. به عقيده وي «زندگي ارزش آغازكردن ندارد» و اين مطلب با «زندگي ارزش ادامهدادن ندارد» متفاوت است. بناتار براي اثبات ادعاي خود، از استدلال عدم تقارن لذت و درد بهره ميجويد. بناتار با تكيه بر ديدگاه همواره همراه آسيب بودن وجود تصريح ميكند «بهتر است هيچ انسان و حتي هيچ موجود با شعور و با احساسي وجود نداشته باشد» و بدينصورت نظريه مشهور «انقراض نسل بشر» را پايهگذاري ميكند. وي با اينكه موافق وقوع سريع انقراض است، اما با نابودي دسته جمعي آنها مخالف بوده و تأكيد دارد فقط افراد جديد به صحنه وجود وارد نشوند، تا انقراض به تدريج صورت گيرد. به عقيده وي خودكشي روش مناسبي براي تحقق اين هدف نيست و حال آنكه يكي از لوازم ديدگاه انقراض نسل بشر است.. او كسب آگاهي را شرط هويت و موجوديت انسان دانسته و معتقد است سقط جنين لازمه ديدگاه «زايشستيزي» و در نهايت «انقراض نسل بشر» ميباشد. با توجه به نفوذ و تأثيرگذاري اين ديدگاه از يك سو و مغايرت «زايشستيزي» و «انقراض نسل بشر» با قانون طبيعت و مخالفت با هدفمندي خلقت و برتري و ارزش و كرامت ذاتي انسان از سوي ديگر، در اين پاياننامه در صدد بررسي و نقد ديدگاه بناتار هستيم و با بيان برخي اشكالات ديدگاه وي از جمله نقص در هستيشناسي و انسانشناسي در صدد اثبات ناكارآمدي استدلالهاي او هستيم. در پايان اثبات ميشود كه انسان داراي ارزش و كرامت ذاتي بوده و فرزندآوري چون خلق ارزش است، ذاتاً داراي ارزش ميباشد.
كليد واژهها: بناتار، وجود، آسيب، لذت و درد، فرزندآوري، انقراض، سقطجنين
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مدرسه علمیه تخصصی معصومیه