تطبیق حقیقت وحی از منظر علامه طباطبایی و نصر حامد ابوزید
چكيده
شناخت وحي به صورت عام و ماهيت قرآن به صورت خاص از بحثهاي بسيار مهم و ضروري است. به خصوص كه چيستي وحي در عصر جديد چالشهاي زيادي را در حوزه تفكر اسلامي به وجود آورده است. با توجه به اينكه وحي تنها ابزار هدايتي بشر است اكنون اين سؤال مطرح است كه تطبيق حقيقت وحي از منظر علامه طباطبايي و نصر حامد ابوزيد چه تفاوتها و شباهتهايي با هم دارند. فلذا نوشتار حاضر به روش توصيفي تحليلي و با استفاده از منابع كتابخانهاي به بررسي تطبيق حقيقت وحي از منظر علامه طباطبايي و نصر حامد ابوزيد پرداخته و دستاوردهايي را به دنبال داشته است، از جمله اينكه علامه طباطبايي وحي را نوعي تكليم آسماني ميداند كه از راه حس و تفكر عقلي درك نميشود، دلايل الهي بودن الفاظ و عبارات قرآن از نظر علامه وجوه اعجاز قرآن، آياتي كه حاكي از تبعيت پيامبر از وحي الهي دارد و غيره. از آنجايي كه علامه وحي را موهبت الهي ميدانند و نه امري اكتسابي، نظريه تجربه ديني را نميپذيرند؛ اما حامد ابو زيد فرايند وحي را داراي شش عنصر پيام، فرستنده، گيرنده، تماس، كد، و زمينه ميداند. هرچند الفاظ قرآن مقدس و الهي هستند، لكن با نزول وحي قرآن از عوالم بالا به عالم مادي، آن به متني بشري تبديل ميشود كه امكان تحليل، تأويل، تلوين و تفسير آن امري است همگاني، متغير و نيازمند هرمنوتيك مقدسي نمي باشد. ديگر اينكه طبق نظر ابوزيد با تفسير تجربي از وحي، قرآن كريم فاقد حجيت ذاتي مي باشد و ميزان حجيت آن وابسته به ميزان اعتقاد فرد مسلمان به گزارش پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) از تجربه نبوي خويش مي باشد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز آموزش های غیرحضوری