تحلیل و بررسی رابطه نفس و بدن در تفسیر المیزان
چكيده
از نظر علامه طباطبايي، اصل آفرينش انسان، از جسم و ماده است. طي حركت جوهري، صلصال يا حمأ مسنون تبديل به نطفه، علقه و ... شده است. منظور از ثم انشأناه خلقاً آخر تبديل ماده به نفس است. نفس، مجردي ناقص و جاودانه است كه بدن منشأ ايجاد اوست، به همين دليل علامه آيات مربوط به عالم ذر را ناظر بر بعد ملكوتي انسان دانسته و قائل به وجود نفس، قبل از عالم دنيا نيست. دلايل تجرد نفس از نظر علامه طباطبايي، عدم غفلت از خويشتن، ثبات من، عدم انقسام من و تجرد علم و ادراك است. نفس در تمام مراحل وجودي انسان با بدن معيت دارد، لكن ماهيت بدن متناسب با ويژگي هاي هر نشئه تغيير مي كند. بدن دنيوي كه مَركب و علت معدّه استكمال نفس است، با موت، از نفس منفك و به اصل خود كه همان خاك است باز مي گردد و نفس در عالم برزخ با بدن برزخي و پس از آن با بدن اخروي، معيت دارد. طبق نظر علامه، در معاد، بدن دنيوي با حركت جوهري و سير صعودي به نفس اخروي خود ملحق مي شود.
انسان اخروي جامع نفس و بدن است لاكن آن چيزي كه حقيقت و شخصيت انسان را تشكيل مي دهد نفس اوست.
انسان محشور در قيامت به لحاظ نفس با انسان دنيوي عينيت و وحدت دارد و به لحاظ بدنش با انسان دنيوي مثليت دارد نه عينيت.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : اصفهان
- : اصفهان - اصفهان - مدرسه علمیه تخصصی مجتهده امین «رحمة الله علیها»