معاد جسمانی از دیدگاه اقاعلی مدرس تهرانی و استیفین تی. دیویس

شناسه محتوا : 48763

1402/06/29

تعداد بازدید : 62

مسئله معاد يكي از پرابهام‌ترين اصول عقايد، در تمامي اديان است. از نظر كلامي، مسألة معاد داراي ابعاد گوناگوني است كه يكي از ابعاد مهم آن، جسماني يا روحاني بودن و كيفيت آن است. پايان‌نامه حاضر به شيوه كتابخانه‌اي به روش توصيفي- تحليلي به نقد و بررسي آثار مدرس طهراني و استيفن تي.ديويس، درباره معاد جسماني پرداخته است. مدرس طهراني از فلاسفة پيرو حكمت متعاليه بوده كه در مسئله معاد جسماني، معتقد به معاد با بدن عنصري و مادي است. وي برخلاف فلاسفة ديگر، هنگام قيامت، نفس را به سوي بدن راجع مي‌داند. در نظريه ايشان، بدن در اثر حركت جوهري، استكمال يافته و شايستگي اتحاد با نفس را پيدا خواهد كرد. تي.ديوس نيز قائل به معاد جسماني با بدن عنصري و مادي است. وي نظريه «عدم تجسد موقت» را بيان داشته كه در آن، پس از مرگ، نفس مدتي بدون بدن به حيات خود ادامه مي‌دهد. هنگام رستاخيز، ابدان انساني از خاك برخاسته و با نفس متحد شده و پس از آن تبديل به بدن شكوهمند مي‌گردد كه اين بدن، از نقايص مادي به دور است. وجه اشتراك ديدگاه هر دو فيلسوف، اعتقاد به نوعي ارتقاء و اعتلاي بدن مادي، متناسب با نفس و آخرت است. وجه اختلاف ديدگاه آن‌ها به تفاوت در مباني فلسفي برمي‌گردد؛ مدرس طهراني با بهره-گيري از برخي اصول حكمت متعاليه، توانسته به خوبي معاد جسماني مورد نظرش را به اثبات عقلي و نقلي برساند؛ اما تي.ديويس به دليل نداشتن چنين نظام فكري، از ارائه دلايل متقن فلسفي محروم مانده است.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : تهران
  • : تهران
  • : تهران - تهران - مدرسه علمیه تخصصی قاسم بن الحسن «علیه السلام»