عوامل بازدارنده از تأثير موعظه و راهكارهاي مقابله با آنها از منظر قرآن و حديث
موعظه يكي از كارآمدترين و مهمترين راههاي تربيت و اصلاح انسان است. اهميت موعظه در تربيت و هدايت انسان بسيار والا است بهگونهاي كه در خلال آيات قرآن كريم و اولياي خدا در تاريخ حيات بشر، از موعظه بهعنوان راهكاري مهم براي اصلاح افكار، رفتار و تربيت افراد بهره ميگرفتند. البته گاهي، فردي با دلسوزي تمام، اقدام به موعظۀ ديگران ميكند، اما مشاهده مينمايد كه سخنانش هيچ تأثيري در آنان ندارد و حتي گاهي موجب سوءتفاهم نيز ميشود. ازاينرو در اين پژوهش به بررسي عوامل بازدارنده از تأثير موعظه كه در آيات و روايات به آن ها اشاره شده است، پرداخته ميشود كه اين عوامل به دودسته عوامل دروني بازدارنده و عوامل بيروني بازدارنده قابل تقسيم است. در اين تحقيق پرسش اصلي عوامل بازدارنده از تأثير موعظه و راهكارهاي مقابله با آنها از منظر قرآن و حديث چيست؟ در موعظه سه ركن «واعظ، وعظ، مخاطب» داراي اهميت خاصي است كه بدون هريك از آنها موعظه مفيد و مؤثر محقق نخواهد شد. ثمردهي بهتر و نتيجهبخشي موعظه مبتني بر شرايطي است كه در هر يك از اين سه ركن بايد وجود داشته باشد. شرايطي كه يك واعظ بايد داشته باشد: آگاهي و حكمت، خيرخواهي، صداقت و راستي، تواضع و نرمش، عامل بودن، محبت، احترام و تكريم، در نتيجه يكي از راهكارهاي مقابله با عوامل بازدارنده از تأثير موعظه، شناخت انسان از خود است و خداشناسي محاسبه نفس و معرفت به پيامد گناه عبرتآموزي از فرجام بد برخي از اشخاص و جوامع و راهكارهاي عملي آن تلاوت قرآن و آمرزش خواستن، پناه بردن به خدا از شر شيطان و همنشين خوب ميباشد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : قم
- : قم
- : قم - قم - مرکز آموزش های غیر حضوری - سطح سه