صورتبندي نظريه ي اخلاقي برتراند راسل و ارزيابي انتقادي آن از منظر اخلاق غايت گراي آيت الله مصباح يزدي
چكيده
از آنجا كه اخلاق جايگاه بسيار رفيعي در مسير تكامل انسانها دارد، بحث از ارزش هاي اخلاقي از ديرباز مورد توجه انديشمندان و فيلسوفان اخلاق بوده است. اين رساله درصدد آناست كه به بيان و مقايسه عقيده دو فيلسوف و متفكر معاصر، استاد مصباح يزدي و برتراند راسل، در باب ارزش هاي اخلاقي بپردازد؛ راسل اخلاق را خالي از هرگونه ترس و خرافات مي داند. او طرفدار يك نوع اخلاق كلي است؛ يعني اخلاقي كه در زمان و مكان محدود نباشد، هر چند تحقق چنين اخلاقي را به علت ويژگي خودخواهي بشر غيرممكن ميداند، بنابراين اخلاق را امري نسبي شمرده و تحقق هر گونه اخلاق مطلق و كلي را محال ميداند. علاوه براين كه راسل در مورد خداوند موضع لاأدري را اتخاذ نموده اين اعتقاد در فلسفه اخلاقي وي تأثير مستقيم گذاشته است. حال آنكه استاد مصباح يزدي معتقد است كه ميل محوري و اصلي در انسان حب نفس است و مطلوبي كه بيشتر از همه، منافع نفس را تأمين مي كند، و به كمال نهايي تعبير مي شود مصداق آن را قرب به خداوند ميداند. از اين رو افعالي كه نسبت به اين كمال نهايي اولويت بيشتري دارند موجب تقرب مي شوند، افعال اخلاقي كه جنبه مانعيت دارند، فعل ضد اخلاقي خواهند بود. اولويت در بيان ايشان، ضرورت بالقياس ميان فعل اخلاقي و آن كمال نهايي است. و موضوع گزاره هاي اخلاقي را از سنخ مفاهيم ثاني فلسفي مي داند كه از روابط عليتي موجود بين فعل اختياري و نتيجه آن انتزاع مي شود. استاد مصباح يزدي با مطلق دانستن ارزش هاي اخلاقي نظر راسل را، كه مبتني بر منفعت گرايي است، نادرست مي شمارد و معتقد است راسل بدون در نظر گرفتن مصالح كلي و نوعي انسان، منشاء ارزش هاي اخلاقي را به خوشايند فردي تقليل داده است.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : تهران
- : تهران
- : تهران - تهران - موسسه آموزش عالی حوزوی رفیعه المصطفی