بررسي جواز و حرمت عمليات انتحاري و استشهادي در فقه اماميه
انتحار در لغت به معناي خودكشي است و در اصطلاح شرع عبارت است از اينكه كسي به خاطر حرص دنيوي و طلب مال و يا در حالت غضب و خنجر بهقصد خودكشي، خود را بكشد. بهعبارتديگر هر نوع خودكشي كه به غير انگيزه ديني و بدون اجازه نصوص شرعي انجام شود انتحار محسوب ميشود و حرام است، عمليات استشهادي باري مثبت دارد و هرگاه عمليات انتحاري ذيل عنوان جهاد دفاعي و مشروع قرار گيرد؛ از آن به عمليات استشهادي تعبير خواهد شد. درست از همينجاست كه نقطه افتراق عمليات انتحاري از عمليات استشهادي مشخص ميشود، بررسي حكم فقهي عمليات استشهادي موضوع نسبتاً جديد و مستحدثه اي است كه در زمانه كنوني به سبب بلاي دامنگير اشغال سرزمينهاي فلسطين و تجاوز به خاك كشورهاي عراق و افغانستان ازيكطرف و بروز و ظهور گروههاي كوچك و بزرگ سلفي همچون القاعده و طالبان از طرف ديگر، اهميت فراواني يافته است. نويسنده، قصد دارد تا حكم فقهي عمليات شهادت طلبانه (استشهادي) را تنها بر اساس فقه شيعه بررسي نمايد و از تفصيل موضوع مذكور در ادبيات فقهي اهل سنت چشم پوشيده است. سؤال اصلي اين است كه «حكم تكليفي عمليات استشهادي (شهادت طلبانه) چيست»؟ طبيعتاً اين سؤال، سؤالات فرعي زير را در پي دارد: عمليات شهادت طلبانه چه ماهيتي دارد؟ آيا عمليات استشهادي با عمليات انتحاري متفاوت است؟ آيا اقدام عليه شهروندان غيرنظامي دشمن در قالب عمليات استشهادي جواز شرعي دارد؟ اين پاياننامه درصدد است كه عمليات انتحاري و استشهادي را ازنظر فقه موردبررسي قرار دهد، پژوهش فرارو به روش توصيفي-تبييني انجامشده است و بامطالعه و بررسي كتب و پژوهشهاي مختلف اين نتيجه حاصل شد كه اقدامات شهادتطلبانه كه در هنگام يورش دشمن و خطر نابودي اسلام و استيلاء متجاوزين بر سرزمينهاي اسلامي انجام ميشود، در غالب جهاد دفاعي في سبيل الله و در ظرف انحصار طريق، قابلطرح ميباشد. لذا مباني جواز آن، اطلاق ادله جهاد مانند آيات و روايات، فطرت و عقل خصوصاً ارجحيت دفاع بر حفظ جان ميباشد. همچنين برخي قواعد در باب جهاد مانند جواز دفاع در برابر دشمن از هر طريق بر قوت جواز عمليات استشهادي ميافزايد. اقدامات شهادتطلبانه در شرايط خاصي مانند قصد اعتلاي دين، ضربه زدن به دشمن و تنها با كافران حربي قابلاجرا است.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : مركز آموزشهاي غيرحضوري