معناشناسي موت در قرآن
يكي از مهم¬ترين و كليدي¬ترين واژ¬ه¬هاي قرآن «موت» است. مسأله «موت» يا مرگ يكي از مهمترين مسائل حوزه بشري است كه شناخت دقيق از آن با امور تجربي تقريبا ناممكن است. از اين¬رو بررسي اين واژه در آيات الهي ميتواند كمك شاياني به شناسايي معنايي آن نمايد. يكي از روشهاي بررسي واژگاني، استفاده از روش معناشناسي ميباشد. در اين روش علاوه بر شناخت لغوي و اصطلاحي به بيان ارتباط ميان واژگان نيز پرداخته ميشود.
«موت» در منطق قرآن داراي معنا و مفهوم خاصي است كه برخي از علوم را نيز تحت تاثير قرار داده است. علومي چون فلسفه و عرفان تحت تأثير قرآن «موت» را داراي مفهومي جديد دانستهاند. اين واژه در بافت قرآن كريم، ضمن حفظ معناي لغوي خود با برخي از مفاهيم ديگر داراي يك پيوند عميق معنايي است. «توفي»، «هلاك»، «توفي»، «قتال»، «رجوع»، «قضي»، «يقين»، «صاعقه»، «كفر»، «منون»، «فناء»، «نفاد»، «تدمير»، «تتبيب»، «تتبير» و «بوار» را ميتوان در زمرهي واژگان هم معنا و مترادف با «موت» به شمار آورد؛ همچنين اين واژه با توجه به معناي لغوياش با واژگاني كه در بردارنده معناي حيات، هستي و ايمان هستند، در تقابل معنايي قرار دارد.
در حوزه معنايي «موت» شاهد آن هستيم كه برخي از واژگان اگر چه در لغت اشتراكي با «موت» ندارند؛ اما سياق آيات حاكي از آن است كه ارتباط خاصي بين اين واژگان و «موت» برقرار است. نفس، وصيت، اجل، احتضار، غمرات و سكرات موت، ملائكه و حق جزء اين دسته به شمار ميروند؛ بنابراين ميتوان فهميد كه واژه «موت» در ساحت قرآن تحت تأثير اين كلمات و نظام معنايي مستقر در آن قرار گرفته و داراي مفهومي متمايز و متعالي ميباشد
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : اصفهان
- : كاشان
- : كوثر