ارتباط بين عمل و جزا از نگاه علامه طباطبايي و فخر رازي
يكي از اموري كه در زندگي انسان نقش اساسي ايفا مي¬كند، چگونگي ارتباط ميان عمل و جزا است، كه رابطه قراردادي، رابطه علي و معلولي و رابطه تكويني(ظاهر و باطن) ميان عمل و جزا، سه احتمالي است كه با توجه به آيات قران درباره چگونگي ارتباط ميان عمل و جزاي انسان وجود دارد.
در رابطه قراردادي حاكمان جامعه براي اداره و جلوگيري از بي نظمي مجموعه قوانيني را وضع مي-كنند و براي اينكه اين قوانين در جامعه اجرا شود، كيفرهايى براى مخالفت و پاداشي براي اطاعت كردن از قوانين قرار مي¬دهند.
در رابطه علّي و معلولي، عمل علّت و سبب جزا و جزايي كه انسان دريافت مي¬كند، معلول و لازمه ي جدا ناپذير آن عمل انسان محسوب مي¬شود .
در ارتباط ظاهر و باطن آن چه به عنوان جزا به انسان داده مي¬شود، باطن عمل آن هاست؛ چرا كه اعمال انسان يك صورت ظاهري دارد كه فاني و زود گذر است و يك صورت باطني دارد كه هرگز معدوم نمي شود و در نزد انسان به عنوان جزا تجسّم پيدا مي¬كند.
بر اين اساس و با توجه به اهميّت وضرورت موضوع و شبهاتي كه درباره مجازات هاي اخروي مطرح است، با روش كتابخانه اي و تتبّع در آثار دو نفر از متكلمان از دو مكتب شيعه و اشاعره، مباني و انديشه و دلايل هر كدام براي اثبات ديدگاه خود، مورد بررسي قرار گرفت.
علامه طباطبايي احتمال قراردادي بودن ميان عمل و جزا را رد كرده و آن را مخصوص جوامع بشري مي¬داند و براين باور است كه ارتباط عمل و جزا تلفيقي از دو ارتباط علّي و معلولي و رابطه تكويني(ظاهر و باطن)است.
در مقابل فخر رازي از احتمال قراردادي بودن ميان عمل و جزا دفاع مي¬كند و معتقد است كه اعمال انسان از اعراض بوده كه فنا پذيرند و نمي¬توانند روز قيامت در نزد انسان حاضر شود و جزايي كه انسان در مقابل اعمالش دريافت مي¬كند، به خاطر حصول وعده هايي كه خداوند داده، نه اينكه ذات فعل شأنيت اين را داشته باشد كه جزاي الهي را موجب شود.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : اصفهان
- : اصفهان
- : مجتهده امين