جهت شناسي تفاسير قرآن در سده هاي چهارم و پنجم بر مبناي تحولات سياسي ، فرهنگي
چكيده
تأثير سياست و فرهنگ بر علوم و فنون هر عصري يك حقيقت انكار ناپذير است ، سده هاي چهارم و پنجم قمري با نوعي جهش فرهنگي و سياسي در جهان اسلام همراه بود كه بي شك اين تحولات در بخش هاي مختلف علم و ادب انعكاس فراواني داشته است ، علم تفسير نويسي نيز به دليل ارتباط تنگاتنگش با حديث ، فقه ، كلام و فلسفه از اين قاعده مستثني نبود ، اما گاهي اين حقيقت در لابه لاي حوادث تلخ و شيرين تاريخ گم شده و كمتر محققي به طور اختصاصي به بررسي رابطه ميان تاريخ يك دوره زماني و تأثير آن بر تفسير قرآن پرداخته ، لذا در اين كار تحقيقي سعي بر آن بوده كه لايه هاي مختلف حوادث سياسي و فرهنگي قرن چهارم و پنجم قمري بررسي شده سپس تأثيرات مستقيم و غير مستقيم آن بر رويكرد مفسران در تفسير نويسي مورد واكاوي قرار بگيرد . بدون شك اين نوع نگاه بر تفاسير قرآن دريچه هاي جديدي را براي يافتن درك صحيحي از نوع تفسير نويسي و مكتب هاي تفسيري آن دوران پيش روي محقق باز مي كند . دراين كارتحقيقي كه همه اطلاعات آن به صورت كتابخانه اي گرد آوري وبه صورت تحليلي – توصيفي پردازش و در چهار فصل و هشت گفتار تنظيم شده سعي بر آن بوده كه با بررسي رابطه ميان تحولات سياسي و فرهنگي سده هاي چهارم و پنجم قمري بر تفسير قرآن تصوير شفاف تري از علم تفسير نويس و تاريخ تفسير آن دوران ارائه دهد .
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : تهران
- : ري
- : حضرتعبدالعظيم«ع»