بررسی تفسیر وحی به تجربه دینی از نگاه قران
ركن اساسي نبوت و اديان آسماني، وحي است. ولي به دليل ناتواني فهم بشري از درك حقيقت آن و حاكميت اصول ماديگرايي بر افكار، تحليلهاي گوناگون از وحي با زبانهاي مختلف علمي، فلسفي، روانشناسي، علوم اجتماعي و... صورت گرفته است. عدهاي از اساس منكر و حي شدهاند و وحي را حاصل نبوغ پيامبران، تجلي ضمير ناخودآگاه آنها، همان صرع و... دانستهاند. مخصوصاً در سدههاي اخير كه دانشمندان غربي وحي را به «تجربه ديني» تفسير كردهاند.
همچنين عواملي نيز درتحليل وحي به تجربه ديني مؤثر بوده است،مانند:ظهور مكتب رمانتيك-نقادي كتاب مقدس مسيحي-تعارضات دانش تجربي بابرخي تعاليم مسيحيت-مخالفت باالهيات طبيعي-فلسفه كانت وپيشتازي دانش تجربي.
به طوري وحي را از هويت اصلي خود يعني الهي و غيبي بودن جدا ساختند، ديگر وحي امري خارقالعاده نيست، به برگزيدگان الهي و مشيت خاص خداوند اختصاص ندارد، بلكه بشري و در دسترس همگان و داراي ماهيتي خطاپذير و... ميباشد.
حال آن كه از مجموع آيات قرآن استفاده ميشود كه وحي يك ارتباط دروني است ولي مبدأ آن، فقط عالم غيب و الوهيت است؛ وحي صرفاً يك احساس نيست بلكه دريافتي آگاهانه و تعليمي است كه معلم آن، خداوند بزرگ و جبرئيل ميباشد، موهبتي است كه براساس فضل و مشيت الهي به برخي از بندگان برگزيده خداوند تعلق ميگيرد و تأكيد قرآن بر اين است كه كارگزاران وحي (فرشتگان و پيامبران) از عصمت برخوردارند.
كلمات كليدي: وحي، نبوت ،تجربه ديني.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : يزد
- : يزد
- : امامحسين«ع»