جايگاه و كاركرد قلب در كسب معرفت ديني از ديدگاه علامه طباطبايي«ره» و امام خميني«ره»
بنابر تعريفي كه امام خميني از قلب ارائه داده است، قلب لطيفهاي است رباني كه متوسط بين نشئه ملك و ملكوت و عالم دنيا و آخرت قرار دارد. قلب اگرچه در هر دو بعد ادراكي و تحريكي كارآمد است، اما مهمترين كاركرد آن در بعد ادراك و در زمينهي كسب معرفت ديني است. معرفت ديني هم آگاهيهاي برآمده از متن دين در حوزهي مفاهيم را شامل ميشود و هم حقيقت وجودي آنها در عالم واقعيت مانند حقيقت خدا، وحي، نبوت، ولايت، معاد و... قلب به طور خاص در ادراك اين بعد معنايي معرفت ديني ابزاري ويژه محسوب ميشود كه اگرچه از نظر كمي معارف اندكي را ميتواند كسب كند اما اين معارف از نظر كيفي نقش برجسته و بنياديني در مجموعهي معرفت ديني دارند؛ شناخت خداوند و صفات و افعال او و همچنين نفس كه مقدمهي آن است، به كمك قلب صورت ميگيرد. اين شناخت به دليل حضوري بودنش مصون از خطاست. هرچند در انسانهاي غير معصوم عواملي مانند تصرفات نفساني، القائات شيطاني و يا اختلالات قواي مادي و نفساني ميتواند سبب فساد و عدم اعتبار مكاشفات حاصل شده باشد. قلب همچنين ميتواند از چنان ظرفيت وجودي برخوردار شده كه به منبع معرفت تبديل شود. قلب انبيا، امامان و اولياي الهي به صورت بالفعل منبع معرفت ديني بوده و ساير افراد از آن تغذيه مينمايند. پذيرفتن اين كاركرد مهم براي قلب و تحليل دقيق آن مبتني بر پذيرش اصل مساوقت علم با وجود، تناظر مراتب هستي، نفس و علم با همديگر و همچنين اتحاد عالم و معلوم است. اين مباني در مكتب حكمت متعاليه پذيرفته شده و تحليلهاي عقلاني و تبيين دقيق آنها در آثارعلامه طباطبايي مشهود است. به علاوه براين قلب براي كسب معرفت ديني در حوزهي معناي يادشده ميبايست از مرتبهي عالم ماده و طبيعت فراتر رفته و از قيد و بند تعلقات مادي و دنيايي كه مانع ادراك هستند، رهايي يابد. همچنين از طريق ذكر كه در معناي عام آن شامل هرنوع توجه قلبي به سمت عالم ملكوت ميباشد، ظرفيت وجودي لازم براي برقراري اتحاد با حقايق معقول عالم ملكوت را در خود ايجاد نمايد. از آنجا كه قلب ماهيت برزخي و مثالي دارد، ميتواند واسطهي برقراري ارتباط با حقايق عالم غيب باشد. در سطح بالا و در مرتبهي عوالم قلب نبي واسطهي دريافت معارف از عالم ملكوت و ارائه آن انسانهاي ديگر در عالم طبيعت است.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : قم
- : قم
- : صديقهكبري«س»