بررسي تطبيقي، كاربردي كنايه از دو تفسير الميزان و مجمع البيان در سور مكي
قرآن به تمام قواعدي كه رساننده مفهوم به مخاطب است توجه نموده است؛ ازجمله اسلوب ادبي–بلاغي كنايه، كه درمواردگوناگون وبه انگيزههاي مختلف بيان شده است.باتوجه به اهميت كنايه كه ابلغ ازتصريح ميباشد، اين مبحث دردوتفسيرالميزان ومجمع البيان درتعدادي ازآيات مورددقت وپژوهش قرارگرفته است.اين تحقيق ازنوع پژوهشهاي تطبيقي كاربردي ميباشد.كه به روش توصيفي وتحليل منابع كتابخانهاي، به اثبات مدعاي خودپرداخته است. بررسي اين دوتفسيرنشان ميدهد كه علامه طباطبايي به شمارزيادي ازموارد كنايه درسورمكي اشاره نموده است.وزيبايي اين صنعت ادبي را درتفسيرخودبراي مخاطبان كلام وحي به نمايش گذاشته است. به عنوان نمونه علامه طباطبايي وطبرسي درآيه16نحل مقصود ازملزوم «اسوداد وجه» را معناي مكني عنه غضب مي دانند. وعلامه سياه شدن روى را كنايه از صفت خشمناك شدن مي نويسد. مجمع البيان نيز درذيل آيه به همين معنا اشاره دارد ولي به كنايه تصريح نمي كند، هنگامى كه به يكى از آنها خبر مىرسيد كه صاحب دختر شده است، رنگ صورتش به سياهى مىگراييد و بدينوسيله آثار نارضايى و اندوه، در سيماى آنها هويدا مىشد و خشم و غم سراسر وجودشان را فرا مىگرفت. مردمى كه خود از داشتن دختر، چنين ناراحت بودند و در عين حال خداوند يكتا را صاحب دخترىپنداشتند!.
كليدواژه : «كنايه، لازم، ملزوم، تلويح، ايماء، سورمكّي، الميزان، مجمع البيان»
- : سطح3
- : مدرسي ادبيات عرب
- : قم
- : قم
- : صديقهكبري«س»