بررسي فقهي روابط سياسي دولت اسلامي با دولت غيراسلامي
يكي از مهمترين مسائل و موضوعات زندگي جمعي و متمدّن بشر، مسألۀ ارتباط بين دولتها است، اين مسأله آنقدر اهميت داشته است كه در آيات متعدّدي از قرآن كريم، و همچنين منابع ديگر اسلام، همانند سنّت معصومين عليهم السلام به اين موضوع پرداخته شده است، دولت اسلامي نيز با توجه به اهداف متعالي اسلام، و همچنين نيازها و ضرورتهاي زندگي عصر كنوني، بايد در ابعاد مختلفِ فرهنگي، اقتصادي و به ويژه سياسي با ساير ملّتها و دولتها بر اساس معيارهاي اسلام در ارتباط باشد.
از جملۀ ارتباطاتي كه در فقه اسلامي، نحوۀ آن براي دولت اسلامي قابل تبيين بوده و تا حدّي نيز از سوي فقهاي اسلامي به آن پرداخته شده است، روابط با دولتهاي غير اسلامي است. روابط سياسي دولت اسلامي با غير اسلامي شامل شناسايي انواع رفتارهاي دوَل غيراسلامي نيز مي گردد، و روابطي كه با آنها طراحي مي گردد، بستگي به نوع رفتار آنها با مسلمين و دولت اسلامي دارد.
ابزاري كه در فقه اسلامي به طور عمده براي اين موضوع راهگشاست، عبارت از پيمانهاي معيّني همانند، پيمان ذمّه، صلح، هدنه و... ، و همچنين اصول و قواعد فقه اسلامي است كه شكل عام تري داشته و در اين جهت مورد استفاده قرار مي گيرند، همانند اصل صلح، وفاي به عهد، نفي سبيل، مصلحت و جهاد. البته روابطي چون جنگ و جهاد در اسلام اهميت فراوان داشته و با توجه به اينكه جنگ هم تأثيرات مفيد و هم اثرات طاقت فرسايي بر زندگي بشر دارد، براي تشخيص آن در فقه اسلامي شرايط، و براي انجام آن ضوابطي معرّفي شده است، همانند وجوب جهاد دفاعي بر همۀ اقشار جامعه، و رعايت اصول اخلاقي در حين انجام آن.
در رابطه با نوع روابط سياسي دولت اسلامي با دولتهاي غيراسلامي، برخي از فقها «اصل جهاد»، برخي «اصل صلح»، و برخي نيز «اصل مصلحت» را اصل نخستين دانسته اند، ولي در اين پژوهش با بررسي استدلالاتي كه در اين زمينه موجود است، همانند تشخيص و درك مصلحت از سوي رهبر جامعۀ اسلامي و لازم الاتّباع بودن فرمان وي از سوي مسلمين، رويكرد مصلحت در جنگ و صلح، و دلايل ديگر، اصل اوليه در اين روابط «اصل مصلحت» معرّفي مي گردد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : گلستان
- : گرگان
- : الزهرا«س»