حقوق كودك از ديدگاه فقه اماميه و مقايسه آن با فقه عامه
چكيده
كودكان و نوجوانان در روند رشد و بلوغ و پس از آن براي ورود به جامعه داراي نيازهاي اساسي هستند كه چنانچه به نيازهاي واقعي آنان در دوران كودكي و نوجواني توجه نشود چه بسا خسارتهاي غير قابل جبراني بر جامعه تحميل خواهد شد. در واقع اين نيازها از حقوق كودكان به شمار ميآيد كه بايد بدان توجه نمود. در اين نوشتار نويسنده در يك فصل به بررسي حقوق كودك و وظايفي كه والدين در مقابل فرزند خويش بر عهده دارند، پرداخته است. ابتدا به بررسي حقوق مشترك كودك در فقه اماميه و عامه پرداخته شده است؛ كه شامل حقوق مالي و غيرمالي مي باشد. از جمله اين حقوق مشترك، حق وصيّت، وقف، نفقه و ولايت بر كودك مي باشد كه در بعضي موارد والدين به عنوان تكليفي كه بر عهده دارند مجبور هستند وظيفه خود را اعمال نمايندمثل حق ولايت و نظرات فقهاي اماميه و عامه در مورد اين حقوق ذكر شده است. در فصل ديگر به بررسي حقوق مختلف كودك، آن حقوقي كه مورد اختلاف بين اماميه و عامه است پرداخته است از جمله، حضانت، سقط جنين، ارث و تنبيه كودك، كه نظرات فقهاي اماميه و عامه مطرح شده است. در فقه اماميه در مورد حق حضانت طفل توضيح داده شده كه مادر مجبور به نگهداري فرزند نمي باشد، اگر چه اهل سنت مي گويند مادر مجبور به اين كار مي باشد. يكي ديگر ازحقوق كودك حق نگهداري و عدم سقط جنين مي باشد. ديدگاه صاحبنظران و انديشمندان طرفدار بي قيد و شرط سقط جنين موجب شده است كه ميليونها جنين از بين برود، امّا جهان اسلام، در عين واقع بيني، بر اساس مباني اسلامي، سقط جنين را حرام و نامشروع مي داند و فقه اماميه نيز با روشن بيني مباني مستحكم، با اين معضل اجتماعي مواجه شده و با اين كه در برخي موارد، سقط جنين را مجاز دانسته، با جواز بي قيد و شرط آن مخالف است.
واژگان كليدي: فقه اماميه، فقه عامه، كودك، حقوق.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : اصفهان
- : شاهين شهر
- : نرجسخاتون«ع»