مستند سازي نظريه انسان كامل در حكمت متعاليه بر اساس نهج البلاغه
ميل به شناخت انسان كامل و چگونگي رسيدن به چنين جايگاهي، ريشه در ميل كمال طلبي انسان دارد. حكمت متعاليه به عنوان يك مكتب فلسفي و عرفاني كه براهين يقيني و معارف حاصله از كشف وشهود در آن همواره در معرض كتاب وسنت قرار گرفته است، راهگشاي حل سؤالات در زمينه-ي انسان كامل، مي¬باشد. وليكن ارزش پاسخ زماني بيشتر مي¬گردد كه در مقايسه با نهج¬البلاغه، كه سخن يك انسان كامل و يك رهبر الهي است ،تعارض و اختلافي مشاهده نگردد.
در حكمت متعاليه ،انسان كامل مصداق خارجي «عقل كلي» است كه آن اولين صادره از حضرت حق مي¬باشد. اين تعريف در مصداق با آن¬چه در نهج¬البلاغه آمده، مطابق است. از منظر نهج البلاغه انسان كامل كسي است كه عقل خود را زنده كرده ونفس خود را ميرانده و به كنه عبوديت رسيده است. همچنين ويژگي¬هايي چون علم و معرفت ،عشق و محبت به خداوند ،تخلق به اخلاق الهي ،قطب و محور عالم وجود و ولايت از جمله خصوصياتي است كه حكمت متعاله و نهج البلاغه براي انسان كامل برشمرده¬اند. از سوي ديگر ، تنها راهي كه اين دو مكتب براي نيل به مقام انسان كامل ارائه داده¬اند، تهذيب و تزكيه¬ي نفس است؛ كه از طريق طاعت حق ، شب زنده¬داري، تقوا، محاسبه¬ي نفس، عدم همنشيني با دنياطلبان، عدم حب به دنيا، معرفت خدا و پيامبر و ائمه عليهم السلام و اطاعت از ايشان حاصل مي¬شود.
- : سطح3
- : فلسفه اسلامي
- : اصفهان
- : اصفهان
- : مجتهده امين