به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا(س) آزادشهر نشست علمی تاثیر حجاب برکاهش افسردگی زنان برگزار گردید.

گلستان- نشست علمی " تاثیر حجاب برکاهش افسردگی زنان"

شناسه خبر : 163232

1404/08/20

تعداد بازدید : 8

گلستان- نشست علمی
حجاب به عنوان یک عامل محافظتی است.

به گزارش معاون پژوهش مدر سه علمیه الزهراء (سلام الله علیها) «  تاثیر حجاب برکاهش افسردگی زنان » با حضور اساتید و طلاب در مدرسه علمیه نشست علمی  پژوهشی  به صورت حضوری برگزار شد    
سرکار خانم  سمیه معینی فر تاثیر حجاب برکاهش افسردگی زنان  را از دو دیدگاه  بیان نمود  
دیدگاه اول :حجاب به عنوان یک عامل محافظتی (کاهش دهنده افسردگی) 
طرفداران این دیدگاه استدلال می‌کنند که حجاب می‌تواند در شرایط خاصی به کاهش اضطراب و افسردگی کمک کند:
احساس امنیت و مصونیت از نگاه‌ها: در جامعه‌ای که حجاب یک هنجار است یا برای زنانی که به دلایل شخصی احساس راحتی بیشتری با پوشش محافظت‌شده دارند، حجاب می‌تواند مانند یک "حائل" در برابر قضاوت‌های مبتنی بر ظاهر فیزیکی عمل کند. این امر می‌تواند از "اضطراب ناشی از نگاه بکاهد و عزت نفس را افزایش دهد.
تقویت هویت و تعلقات معنوی: برای زنان معتقد، حجاب می‌تواند نماد تقرب به خداوند و عمل به دستورات دینی باشد. این احساس انجام یک "تکلیف مقدس" و تقویت ارتباط با خداوند، می‌تواند منبع عمیقی از آرامش، امید و رضایت درونی باشد که خود یک عامل قوی در پیشگیری و کاهش افسردگی است.
  احساس تعلق به جامعه: حجاب می‌تواند نشانه تعلق به یک جامعه مذهبی باشد. این احساس عضویت و حمایت اجتماعی که از سوی این جامعه دریافت می‌شود، می‌تواند به عنوان یک شبکه حمایتی در برابر استرس و مشکلات زندگی عمل کند.
دیدگاه دوم: حجاب به عنوان یک عامل استرس‌زا (افزایش دهنده افسردگی)
در مقابل، بسیاری از پژوهش‌ها و تجربیات شخصی نشان می‌دهد که حجاب اجباری یا تحمیلی می‌تواند اثرات معکوس داشته باشد:
1-اجبار و از دست دادن اختیار: هنگامی که حجاب به عنوان یک قانون اجباری و بدون پذیرش درونی بر فرد تحمیل می‌شود، می‌تواند باعث احساس درماندگی، خشم و از دست دادن کنترل بر بدن و زندگی شخصی شود. این احساس "اجبار" یکی از عوامل شناخته‌شده در ایجاد افسردگی و اضطراب است.
2-تبعیض و طرد اجتماعی: در جوامع یا محیط‌هایی که حجاب هنجار غالب نیست، زنان محجبه ممکن است با تبعیض، آزار کلامی، نگاه‌های تحقیرآمیز یا محدودیت در فرصت‌های شغلی و اجتماعی مواجه شوند. این عوامل به شدت می‌توانند بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارند و منجر به انزوا و افسردگی شوند.
  3-تنش بین باور شخصی و عمل: حتی برای زنان معتقد، اگر فشار اجتماعی برای رعایت حجاب بیش از حد باشد یا اگر خودشان در رعایت آن با چالش‌های درونی دست و پنجه نرم کنند، ممکن است دچار استرس و تنش شوند که می‌تواند به سلامت روان آنان آسیب بزند.
دیدگاه علمی 
   هیچ اجماع علمی وجود ندارد که ثابت کند حجاب به خودی خود و به طور مستقل باعث کاهش یا افزایش افسردگی می‌شود.
عامل کلیدی، "انتخاب" و "رضایت درونی" است. زمانی که حجاب برآمده از یک تصمیم شخصی، آزادانه و مبتنی بر اعتقادات درونی باشد، بیشترین احتمال را دارد که تأثیرات مثبت (مانند افزایش عزت نفس و آرامش) داشته باشد. در مقابل، هنگامی که به اجبار، فشار اجتماعی یا عرف خانواده تحمیل شود، به احتمال زیاد به یک منبع استرس و آسیب روانی تبدیل می‌شود.
   عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مانند حمایت خانواده، وضعیت اقتصادی، سطح تحصیلات، وجود شبکه‌های اجتماعی قوی و آزادی‌های فردی، تأثیر بسیار قوی‌تری بر سلامت روان زنان دارند و اثر حجاب در مقایسه با این عوامل معمولاً متغیر و وابسته به بستر است.

به جای تمرکز بر این که "آیا حجاب افسردگی را کاهش می‌دهد؟"، سوال دقیق‌تر این است: "در چه شرایطی و برای چه کسانی حجاب می‌تواند به سلامت روان کمک کند یا به آن آسیب بزند؟"
پاسخ این است که احساس اختیار، معناداری و رضایت از انتخاب شخصی (چه برای پوشیدن حجاب و چه برای نپوشیدن آن) مهم‌ترین عامل در تأثیر این پدیده بر سلامت روان است. در یک کلام، آنچه برای سلامت روان مخرب است، "اجبار" است، نه لزوماً خود حجاب