نشست علمی_پژوهشی با عنوان " شخصیت شناسی شهید صدر " روز سه شنبه 4دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۷:۳۰ صبح با ارائه سرکار خانم بیگدلی در مدرسه علمیه فاطمیه اندان برگزار شد.
خانم بیگدلی با این بیان که پژوهش، شکافتن دسته های جهل و رسیدن به واقعیت هاست و در این بین هر چه تلاش وسیع تر و عمیق تر باشد نتیجه بخش تر است گفتند: بزرگان دین ما از قدیم الایام می گفتند: عظمت علم صرفا در یادگیری نیست بلکه در پژوهش است. چون وقتی با روحیه‌ای پژوهش محور به سمت علم می رویم، سرمایه عمر خودمون رو با رغبت و اشتیاق صرف دانستن می‌کنیم و شیرینی آن را با تمام وجود می‌چشیم. خصوصا اگر این پژوهش در علوم دینی باشد هم فضیلت است و هم ضرورت. چون نگرش دینی را در انسان تقویت می‌کند و باعث افزایش علم در فرد می‌شود.
سپس بیان کردند: پژوهش امروز ما در مورد عالم و عارف بزرگ «شهید محمد باقر صدر» است. شهید محمد باقر صدر در سال ۱۳۱۳ شمسی(۹۰ سال پیش) متولد شد. ۳ سالگی پدرش را از دست داد و تحت تربیت برادر بزرگتر (سید اسماعیل) و دایی هایش (مرتضی و محمد رضا آل یاسین) قرار گرفت. ۱۲ سالگی وارد حوزه علمیه نجف شد و تحت شاگردی استادانی چون برادرش و سید ابوالقاسم خویی قرار گرفت. در سن ۱۸ سالگی اولین کتاب هایش «فدک فی التاریخ» و «غایة الفکر فی علم اصول» را چاپ کرد. در سن ۲۰ سالگی مدرس کتاب کفایت الاصول شد. در سن ۲۵ سالگی مدرس کتاب خارج اصول شد و در سن ۲۸ سالگی مدرس کتاب خارج فقه شد.
در ادامه گفتند: شهید صدر مرد سیاست بود؛ از جمله فعالیت های ایشان می توان به موارد زیر اشاره نمود: ۱) پشتیبانی از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ ایران
۲) استقبال از امام خمینی در نجف سال ۱۳۴۴
۳) فتوای حرام بودن همکاری با رژیم بعث عراق داد که نهایت سبب ربوده شدن ایشان را بیمارستان شد.
۴) دستور به تظاهرات ضد رژیم بعث در کربلا و نجف داد.
۵) تشکیل حزب شیعیان عراق(حزب دعوت اسلامی)
۶) پیروزی انقلاب اسلامی را روی منبر مسجد جواهر نجف «عید» اعلام کرد.
۷) در سال ۱۳۵۸ شمسی اعلام اعتصاب عمومی علیه رژیم بعث کرد و دوباره دستگیر شد.
بیگدلی بیان داشت: با دستگیری او خواهرش(آمنه السادات ـ بنت الهدی) که همرزم او در این مسیر بود به حرم امام علی(علیه السلام) رفت و مردم را به قیام دعوت کرد. مدتی بعد این خانواده ۹ ماه حصر خانگی شدند تا بالاخره ۱۶ فروردین ۱۳۵۹ شهید صدر به همراه خواهرش دستگیر و بعد از ۳ روز شکنجه به شهادت رسیدند.
در ادامه به روایتی از زندگی تحصیلی شهید محمد باقر صدر پرداخته و گفتند: استادِ شهید صدر می گوید: دیدم ایشان در سن ۱۰ سالگی در رابطه با افکار مارکسیستی(سرمایه داری غرب) چیزهایی می داند. رفتم برایش اسناد و مدارک و کتابهایی در این زمینه آوردم و به او دادم. بعد از مدتی برای این که بدانم آیا او این کتابها را خوانده و فهمیده یا نه، چند سوال کردم. او مشغول شرح دادن جواب آن ها شد ... تا جایی که من استاد که تا آن موقع ادعا داشتم که بر این مباحث مسلط هستم. متوجه شدم: چیزهایی را نفهمیده بودم ولی الان می فهمم و این یعنی ... نبوغ یک طلبه.
سپس روایت دیگری را بیان کرده و گفتند: شهید صدر در درس شیخ آل یاسین شرکت می‌کرد (درسی که شاگردان آن بزرگسالان و پیرمردها بودند) آنها تصور می‌کردند که: این صدر، بچه ای است که برادرش را صرفا همراهی می‌کند. تا این که روزی استاد رسید به مسأله‌ی: حیوانات حلال گوشت اگر نجاستی به بدنشان ملاقات کند کافی است که نجاست بر طرف شود. استاد سوال را این طور مطرح کرد: عملا آثار این حکم چیست؟ مرحوم شهید صدر، قبل از روز موعود درس فردا ... جواب را پیدا می‌کند و به برادرش می‌دهد. برادرش آن جواب را پیش استاد می‌برد، جواب خودش را هم می‌برد نزد استاد. استاد می‌گوید: گویا جواب محمد باقر کاملتر و دقیق‌تر است و این هم ... یعنی نبوغ یک طلبه.
در پایان گفتند: ان شالله که ما هم ادعای طلبه بودن را داریم از این علمای بزرگ الگو گرفته و از طلبه های با سواد امام زمان (عج) باشیم.
