در ابتدای جلسه، استاد محزونیه به تعریفی از واژه دین و فلسفه اشاره کردند و در مورد دیدگاه هایی که در مورد این دو مقوله توسط عالمان و فیلسوفان بیان شده پرداختند. همچنین در ادامه ایشان مباحث خود را با محوریت حقیقت دانش فلسفه در فهم روشمند متون دینی وجایگاه آن ارائه کردند.
استاد محزونیه با طرح این پرسش که بین فلسفه و دین با تعاریف ارائه شده چه ارتباطی برقرار است، گفت: نسبت فلسفه و دین، نسبت تباین نیست. آیا اگر کسی بخواهد اهل دینداری باشد، باید اهل تفلسف هم باشد یا خیر؟ ابنتیمیه، ایدئولوگ جریان تکفیری وهابیت به تقابل این دو حکم میکند. در آیین یهودیت و مسیحیت هم عدهای قائل به تقابل فلسفه و دین هستند. بر اساس اصل «امتناع اجتماع نقیضین» از دو گزاره متناقض، یکی درست و یکی غلط است. اکنون ما دو گزاره متناقض داریم که یکی میگوید؛ میان دینداری و فلسفه ارتباطی نیست و نقطه مقابل میگوید این ارتباط وجود دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه نظریه تباین میان علم و فلسفه درست نیست، اظهار کرد: بر اساس قرآن و روایات اهلبیت (ع) ستون اصلی خیمهگاه وجود انسان، عقل است. آغاز دینشناسی و دینداری هم شناخت خدا محسوب میشود و به واسطه عقل است که بندگان خدا، خداوند را میشناسند. پس این معرفت باید بر مبنای عقلانیت حاصل شود.
وی ادامه داد: فهم، تبیین و دفاع از آموزههای معارف دین به نحو روشمند مبتنی بر آشنایی با تفلسفورزی است. برای مثال وقتی ما به قرآن مراجعه کنیم، میبینیم که نسبت هستی با خدا چگونه ترسیم شده است. خداوند میفرماید:«ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ»، یعنی خدا میتواند در هستی تصرف داشته باشد. حالا سوال این است که این نسبت چیست؟ و این آیات در چه نسبتی میان عالم و آدم با خدا تبیین میشوند؟
وی در پایان از نظریه سوم یعنی امکان ماهوی نام برد و گفت: این نظریه پیش از ملاصدرا صادر شد. وی معتقد بود که این نظریه هم صحیح نیست. چون بنابر اصالت وجود، وقتی ماهیت به تبع وجود، موجود شود؛ متأخر میشود و وصفش هم متأخر از وجود است. حال آنکه وجود معلول به عاملی احتیاج دارد که مقدم بر آن باشد و این نظریه را به متن هویت وجود معلول برد و گفت که ما دو قسم موجود داریم؛ موجودی که در عین غنا و بینیازی است و موجودی که عین احتیاج و ربط است و نظریه امکان وجودی مطرح شد. درنتیجه خداهم محتاج به علت می شود وحال آن که در مورد خداوند گفته می شود موجودی بدون علت است آیا این قاعده در مورد خداوند استثناء خورده است جواب این است که و این نظریه احتیاج را به متن هویت معلول برد.