به نقل از کرکه آبادی معاون پژوهش مدرسه علمیه کوثر این پیشنشست به میزبانی مدرسه علميه عالي كوثر فرديس با همكاري مدرسه ريحانه النبي مارليك و مدرسه علميه كوثر صفادشت و دبيرخانه كنگره بين المللي علامه طباطبايي با حضور معاون فرهنگي مركز مديريت حوزههای علميه خواهران سراسر كشور حجتالاسلاموالمسلمین رجبي برگزار شد.
حجتالاسلاموالمسلمین رجبي ضمن بيان اينكه علامه طباطبايي شخصيتي عظيم و بیمثال است ايراد داشتند طلاب بهعنوان كساني كه علاقهمند به معارف اسلامي هستند موظفاند از اين شخصيت والا بهرهمند شوند.
ايشان با بيان اينكه علم عرفان به شناخت ذات اقدس اله مي پردازد و منتهي به شناخت قلبي و شهودي میشود اشاره كردند كه اين نوع شناخت را عالمان علم عرفان در قالب استدلالهای فلسفي و نظري و تئوريك عرضه میدارند و سعي میکنند آن را در قالب يك موضوع و محمول و براهيني كه دارد عرضه كنند و تبديل به يك علم كلان به نام علم عرفان كنند.
حجتالاسلاموالمسلمین رجبي همچنين ايراد داشتند علم عرفان نظري داراي دو ركن اصلي توحيد و انسان كامل است؛ اما علم عرفان عملي، علمي است كه نقشه راه آن توسط مرشد رباني در اختيار افراد قرار میگیرد و آنها را به فردي سالك مبدل میکند.
ايشان با اشاره به اين كه علامه طباطبايي در رساله توحيديه خود دراینخصوص بابي را گشودهاند بيان داشتند كه خداوند در بحث عرفان نظري حدي ندارد و موجود نامحدود است و تمام موجودات عالم تجليات باریتعالی هستند. خداوند متعال ظهور در عالم هستي دارد و در واقع كل عالم مظهر خداست بنابراين جميع كمالات خداوند در موجودي به نام انسان كامل متجلي شده است. اين موجود كامل است كه به فعليت رسيده و هيچ نقصي در او قابلمشاهده نيست و نمونه بارز آن در كل هستي امام علي علیهالسلام است. درك مقام انسان كامل بخش مهمي از علم عرفان است كه اهل معرفت در طول تاريخ به آن پرداختهاند.
حجتالاسلاموالمسلمین رجبي با اشاره به رساله الولايه علامه طباطبايي كمال اخير و سرمنزل مقصود را در عرفان ولايت الهي دانستند كه در واقع انسان درك میکند در عالم جز خدا كسي نيست و تنها اوست كه بر همه چيز احاطه دارد.
ايشان ابراز داشتند علامه در اين رساله بسيار زيبا اشاره كردند كه اگر كسي وارد اين مسير شود و با حضور يك استاد و راهنماي واقعي مسير عرفان را طي نمايد او يك انسان واقعي میشود كه در واقع طبق نقشه راه يعني عمل به واجبات و محرمات و اخلاقيات نيكو پيش رفته است.
رجبي با بيان اينكه عرفان از اسلام جدا نيست و صحبت از زن در عرفان در واقع همان صحبت از زن در اسلام است اشاره كردند علامه در الميزان بحث مبسوطي در خصوص زن در اسلام دارند و مقام و جايگاه زن در اسلام را با مقام زن قبل از اسلام غير قابلقیاس میداند.
ايشان همچنين به نقل از علامه بيان داشتند تفاوتهای بيولوژيكي و روانشناختی زن و مرد باتوجهبه كاركردهاي زن و مرد موجب برتري يكي بر ديگري نيست چرا كه زن و مرد از یکنفس واحده آفريده شدهاند و در واقع اين دو از يك جوهر واحد هستند. دستيابي به كمالات فراجنسيتي است و همه میتوانند با پیشگرفتن طريق سلوك واقعي به توحيد برسند.
رجبي با بيان اينكه علامه در الميزان حيات مرد را تعقلي و حيات زن را احساسي و عاطفي میداند ادامه دادند انسان به ما هو انسان هم عقل و هم عاطفه دارد و فرقي بين زن و مرد دراینخصوص نيست؛ اما در زنان غلبه جنبه عاطفي بيشتر است و اين مسئله به معني عدم عقل براي زنان نيست البته كساني هستند كه به طور متوازن در تمام جوانب رشد دارند، بانواني كه هم در عرصه تعقل و تربيت عقلاني رشد دارند و هم در عرصه عاطفي زمينه رسيدن به كمالات را براي خود فراهم میکنند.
ايشان در ادامه با اشاره به اينكه افراد بهحسب موقعيت جغرافيايي خود و سنتهایی كه در آن قرار گرفتهاند متفاوت هستند و همين نكته سطح فهم قرآن و اسلام را در ايشان متفاوت كرده است، ادامه دادند كه از ديدگاه علامه طباطبايي بخشي از مطالبي كه درباره جايگاه زن در اسلام آمده است توسط اين افراد فهم درستي نشده است و نميتوان آن فهمها را با اسلام اصيل مترادف دانست و ديدگاه علامه دراینخصوص كاملاً متفاوت با ديدگاه اين افراد است؛ چرا كه برخي از اين افراد زن را فقط حيواني میدانند كه در جهت رشد و كمال مرد آفريده شده است و خود قابليت رشد ندارد. در عرفان نظري و عملي نگاه مختلفي درباره زن شده است؛ حتي فلاسفه عارف نيز برخي ديدگاهي خلاف ديدگاه اسلام دارند و عباراتي كه در خصوص نقص عقل زن در برخي کتابهای اسلامي از جمله نهجالبلاغه آمده است نياز به توضيح و تبيين دارد كه طبق بيان علامه عباراتي نسبتسنجی است. يك انسان كه هم عقل دارد و هم عاطفه دارد اگر عقل بر عاطفه او غلبه كند نقصان عاطفه دارد و اگر عاطفه او غلبه كند نقصان عقلاني دارد؛ نه به اين معنا كه به طور تكويني فاقد عاطفه يا عقل است و نمیتواند در حيث عاطفه يا عقل رشد كند و به مدارج كمال برسد؛ بلكه او نيز میتواند به عالیترین درجات برسد و مهمترین دليل آن هم وقوع آن است.
رجبي در ادامه بيان كرد زنان زيادي در طول تاريخ هستند كه به اوج كمالات علمي و عملي رسیدهاند حتي نقشهای اجتماعي و سياسي داشتند از جمله حضرت زهرا سلاماللهعلیها كه در بعد علم و عمل در اوج عرفان هستند قبل از آنكه امام علي علیهالسلام به مرحله خطبه خواني و سخنراني برسند حضرت زهرا بعد از رسول اكرم صلیالله عليه و آله در مقابل طاغوت زمان خطبه خواني كردند و با عالیترین مضامين قدرت طاغوت را به چالش كشيدند.