به گزارش معاون پژوهش مدرسه علمیه تخصصی حضرت زهرا(س) میبد سطح سه و سطح چهار، نشست علمی با موضوع جایگاه علمی و عملی علامه طباطبایی با حضور دکتر مریم میرزایی استاد جامعه الزهراء قم به صورت مجازی برگزار شد.
استاد جامعه الزهرا بیان داشت: سید محمدحسین طباطبایی (۱۲۸۱ - ۱۳۶۰ ش) مشهور به علامه طباطبایی، مفسر فیلسوف اصولی فقیه، عارف و اسلامشناس و از عالمان تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران در قرن ١٤ ش بود. او نویسنده تفسیر المیزان و کتابهای فلسفی بدایة الحکمة نهاية الحكمة و اصول فلسفه و روش رئالیسم است.علامه طباطبایی در حوزه علمیه قم به جای اشتغال به فقه و اصول درس تفسیر قرآن و فلسفه برقرار کرد. این کار او موجب رونق دانش تفسیر در حوزه علمیه قم شد. روش تفسیری او تفسیر قرآن به قرآن بود. در دوران تعطیلی درس، فلسفه با برقراری جلسات هفتگی با شاگردان خاص خود تدریس مبانی فلسفی ملاصدرا و حکمت متعالیه را ادامه داد. بسیاری از مدرسان بعدی فلسفه در حوزه علمیه قم شاگردان او بودند.
استاد حوزه ابراز داشت: اساتید علامه در عرفانحضرت آیتالله حاج سید علی قاضی طباطبایی رحمهاللهعلیهدر فلسفهمرحوم آیتالله سید حسین بادکوبهای رحمهاللهعلیه و در فقه و اصولمرحوم آیتالله حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (ره) بودند. ایشان شاگردانی بس بزرگ تربیت کردند همچون: حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی مصباح یزدی حسنزاده آملی و امام موسی صدر وحضرات آیات عظام جوادی آملی، نوری همدانی و مکارم شیرازی را تربیت نموده است که در این زمینه رهبر معظم انقلاب فرمودند این چشمه جوشان و فیاض دانش و عرفان و تقوای اسلامی در راه تعلیموتربیت شاگردانی که هر یک در عالم اسلام دانشمند برجستهاند، توفیقی کمنظیرداشته است.
وی در ادامه به بیان به چند نمونه از ابعاد عملی زندگی علامه اشاره کرد: برای مثال اخلاق و رفتار ایشان در منزل «محمدی» بود. هرگز عصبانی نمیشد و هیچوقت صدای بلند ایشان را در حرف زدن نشنیدیم در عین ملایمت بسیار قاطع و استوار بودند و مقید به نماز اول وقت بیداری شبهای ماه رمضان قرائت قرآن با صدای بلند و منظم در کارها بودند. دست رد به سینه کسی نمیزدند و این به سبب عاطفه شدید و رقت قلب بسیار ایشان بود. ایشان میگفتند شخصیت را باید خدا بدهد با چیزهای دنیوی هرگز انسان شخصیت کسب نمیکند. آرام و با مسائل برخورد میکردند با این که وقت زیادی نداشتند؛ ولی طوری برنامهریزی میکردند که روزی یک ساعت بعدازظهرها در کنار اعضای خانواده باشند
رفتارشان با مادرم بسیار احترامآمیز و دوستانه بود همیشه طوری رفتار میکردند که گویی مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگومگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم. آن دو واقعاً مانند دو دوست با هم بودند در خانه اصلاً مایل نبودند کارهای شخصیشان را کس دیگری انجام دهد. ایشان برای بچهها مخصوصاً دخترها ارزش بسیاری قائل بودند. دخترها را نعمت خدا و تحفههای ارزندهای میدانستند همیشه بچهها را به راستگویی و آرامش دعوت میکردند. دوست داشتند آوای صوت قرآن در گوش بچهها باشد برای همین منظور قرآن را بلند میخواندند و به مؤدب بودن بچه اهمیت میدادند درباره مادر میفرمود: این زن بود که مرا به این جا رساند او شریک من بوده است و هر چه کتاب نوشتهام نصفش مال این خانم است.
وی در مورد ارتحال حضرت علامه سید محمدحسین طباطباییگفت: حال ایشان روزبهروز سختتر میشد؛ تا ایشان را در قم به بیمارستان انتقال دادند و در وقت خروج از منزل به زوجه مکرمه خود میگویندمن دیگر بر نمیگردم. قريب يك هفته در بیمارستان بستری میشوند و در دو روز آخر کاملاً بیهوش بودند تا در صبح یکشنبه هجدهم شهر محرمالحرام یک هزار و چهارصد و دو هجری، قمری سه ساعت به ظهر مانده به سرای ابدى انتقال یافت و روح پرفتوحش به ملکوت اعلی پیوست.