بررسی تطبیقی دیدگاه های علامه حلی و علامه بیاضی در مساله امامت
چكيده
دين اسلام، علاوه بروظايف عبادي واخلاقي، داراي احكام سياسي، اقتصادي، حقوقي و ... است. پيامبراكرم (صلياللهعليه وآله وسلم) نيز علاوه برمنصب نبوت و رسالت وتعليم وتبيين احكام اسلام، منصب الهي ديگري به عنوان فرمانروايي جامعه اسلامي را داشتند اين مناصب تحت عنوان مسئله «امامت» مندرج شده است، روش اين پژوهش به صورت توصيفي- استنباطي و روش گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانهاي بوده است از اين رو در پژوهش حاضر به تبيين مسئله امامت از ديدگاه دو انديشمند برجسته شيعه، جمال الدين حسن بن يوسف بن مطهر حلي معروف به علامه حلي و علامه شيخ زين الدين ابو محمد علي بن محمد بن يونس عاملي نباطي عنفجوري بقاعي معروف به علامه بياضي يا صاحب صراط المستقيم، پرداخته شده است. علامه حلي در پنج اثر كلامي خود، با استناد به آيات قرآن و روايات و استدلالهاي عقلي، ضرورت نصب امام از سوي خداوند، عصمت امام و لزوم امامت را اثبات كرده است. علامه بياضي نيز در كتاب الصراط المستقيم الي مستحق التقديم، با استفاده از آيات و روايات و استدلالهاي عقلي، به تبيين مسئله امامت و اثبات آن پرداخته و جايگاه امام را در نظام ديني و عقيدتي شيعه تبيين نموده است. در تبيين مسئله عصمت امام، علامه حلي و علامه بياضي رويكردهاي متفاوتي اتخاذ كرده اند. علامه حلي با تفكيك آيات و روايات و ارائه استدلالهاي عقلي گسترده، بر لزوم عصمت امام به صورت مطلق تأكيد داشته و اين اصل را بدون هيچ قيد و شرطي اثبات كرده است. در مقابل، علامه بياضي با تركيب آيات و روايات در استدلالهاي خود، شرايطي براي عصمت امام مطرح كرده و اين مسئله را به وجوب اطاعت از امام حتي در فرض عدم عصمت مشروط ساخته است.
- : سطح3
- : كلام با گرايش امامت
- : لرستان
- : بروجرد
- : لرستان - بروجرد - مدرسه علمیه تخصصی محدثه «علیها السلام»