بررسی جایگاه رهبری در نظام سیاسی اسلام در مقایسه با نظام های سیاسی لیبرال غرب
پس از كاوش در امر مهم روساي حكومتهاي مختلف كه در اين تحقيق ابتدا نظريه اسلام بررسي شد و بر آن برآمديم كه تحليلي از روساي حكومت كه در اسلام رهبري آن را به عهده دارد و در ساير نظامات رئيس جمهور و پادشاه. و..... بيان كرديم و چيستيهاي نامفهوم و بررسيهاي تطبيقي نظامات ديگر و اسلام پرداختيم و ديديم كه اطلاق رهبريت در اسلام ناشي از دقت اسلام و ظرافت آن در هر مورد مي باشد. كه مساله مهمي همچون حل اختلافات، و جهت دار بودن روند رود پرخروش و گسيل يافته و همواره در جريان امتها و نظارت بر مستمر بر قوا همگي ناشي از نكته سنجي اسلام مي باشد . يكي از عمده ترين و محوري ترين تفاوت نظام جمهوري اسلامي با دموكراسي به مساله رهبري ارتباط پيدا مي كند و از آنجا كه انسان موجودي داراي اختيار است علاوه بر هدايت تكويني به هدايت تشريعي نيز نيازمند است لذا يك اهرمي از بيرون براي جهت دهي رفتارهاي انساني بسيار كارساز است. و متوجه اين مساله شديم كه پيشوا و رهبر بايد مورد تاييد خداوند باشد و چون او بر جان و مال و ناموس مردم مسلط مي شود بايد از همه اعلم، اتقي و اشجع باشد و خود از هواي نفس پيروي نكند. نظريه اهل سنت در مورد جانشيني بعد از پيامبر خلافت است. در اين مورد چند نظريه دارند: اهل حل و عقد، استخلاف و شورا و استيلا. در نظامهاي دموكراتيك غرب براي بالاترين مقام حكومتي هيچ گونه صفات و شرايطي جز كسب آراء عمومي و نظر اكثريت قائل نشدهاند و اختيارات تنها به حدي است كه حتي رئيس جمهور حق وتو مجلس را دارد.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : همدان
- : همدان
- : همدان - همدان - مدرسه علمیه تخصصی فدک