بررسي تطبيقي ديدگاه فخر رازي و علامه طباطبايي در مساله نسبت عليت خدا با عليت غير خدا در قرآن

شناسه محتوا : 37262

1401/07/11

تعداد بازدید : 21

پژوهش حاضردر پي مقايسه‌ي ديدگاه دو متكلم و مفسر مسلمان در تبيين نسبت عليت خدا با عليت غير خدا با توجه به آيات قرآن مي‌باشد. نظريه عليت، از سابقه‌ي ديرينه‌اي در مباحث كلامي و فلسفي برخوردار است، با اين حال، رويكرد تطبيقي در اين‌باره خصوصاً با استناد به كلام الهي، قرآن كريم، كمتر به چشم مي‌خورد. رويكرد اين پايان‌نامه در بررسي تطبيقي نظر دو تن از متكلمان و مفسران بزرگ شيعه و اهل سنت، مي‌تواند به روشن‌شدن بهتر نظريه‌ي عليت و همگرايي بين نظرات متكلمان مسلمان بيانجامد. اين پژوهش توصيفي- تحليلي، كه يه روش گرداوري كتابخانه‌اي با تتبع در مجلدات دو تفسير «الميزان في تفسير القرآن» و «التفسير الكبير(مفاتيح الغيب)، به رشته‌ي تحرير درآمده‌است، به دست مي‌آيد كه نظام فكري علامه طباطبايي نسبت به فخر رازي داراي وحدت رويه‌ي بهتري در توجيه آيات قرآن كريم در سه حوزه‌ي نسبت عليت خدا با علل مادي، انسان‌ها و علل مجرد، مي‌باشد. در حوزه‌ي نسبت عليت خدا با عليت علل مادي، علامه طباطبايي، قرآن را تصديق كننده‌ي درك انسان‌ها از عليت علل مادي مي‌دانند، در عين حال اين عليت را به تقدير الهي منتسب مي‌كنند ، درحالي كه فخر رازي جسمانيات را در جسماني بودن مثل يكديگر مي‌داند كه امكان ندارد خاصيتي غير از خاصيت ديگري داشته باشند. در حوزه نسبت عليت خدا با عليت انسان، نقطه‌ي اشتراك بين دو ديدگاه، بسيار كم مي‌شود و تفاوت ديدگاه‌ها در مسئله حسن و قبح عقلي و شرعي و همچنين علل ناقصه، منجر به جبرگرايي فخر رازي و نظريه‌ي‌ امر بين الامرين علامه طباطبايي مي‌شود. در حوزه نسبت عليت خدا با عليت فرشتگان، نقطه‌ي اشتراك بسيار زياد مي‌شود تا حدي كه تمام استدلال‌هاي فخر رازي در دو حوزه قبل زير سؤال مي‌رود و در وجوه اختلافي از بيان نظر صريح پرهيز مي‌كند، درحالي كه علامه طباطبايي در خصوص فرشتگان نيز طبق نظر عليت طولي و فقر ذاتي ملائكه، ايشان را واسطه‌هايي در عليت برمي‌شمارند كه به امر تكويني الهي، به تدبير امور عالم مي‌پردازند.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : قم
  • : قم
  • : قم - قم - مؤسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه