بررسي تطبيقي جايگاه تعقل و تعبد در مكاتب كلامي اماميه ، معتزله و اشاعره
از مباحث مهم انديشمندان اسلام، بحث تعقّل و جايگاه آن در اثبات و استنباط مسائل دين و تفسير متون دين است. متكلمان مسلمان دربارۀ حدّ و مرز عقل در شناخت حقايق دين آراء مختلفي دارند كه گرايش عقل محوري در معتزله، جريان فكري كه در آغاز قرن دوم هجري پديد آمد، بارزتر از ديگر فرق متكلمين است. ديدگاه تشيّع نسبت به امور عقلي در استنباط مسائل ديني به گونهاي است كه در مسائل كُلي كمك عقل را نفي نميكند، البته از عجز عقل بدون كمك وحي نيز در مسائل جزيي مانند: نماز، روزه، جهاد و... غافل نيست. ناتواني عقل از فهم جزئيات احكام شرعي پيش از نظر وحي است؛ امّا پس از ارائه نظر وحي، عقل در برابر چنين احكامي سكوت و آن ها را تأييد ميكند. واكاوي جايگاه عقل در امور ديني از نظر مكتب كلامي معتزله، اشاعره و اماميه با مراجعه به آثار انديشمندان تأثيرگذار كلامي از اهداف پايان نامه حاضر است. روش تحقيق كتابخانهاي و روش دادهپردازي در متن توصيفي و تحليلي است.
يافتهها حاكي از آن است كه متكلمين معتزله عقل را در معنايي جديد، تعريف كردند تا با نظام كلامي و تكليف محور سازگار باشد و تعقّل را مبناي غالب در امور ديني ميدانند و سعي بر اين دارند كه تمام عقايد دين را مبتني بر گزارههاي عقلاني تعبير كنند. در مقابل افراط معتزله، متكلمين اشاعره، ادلّه نقلي را مبنا و اصل قرار ميدهند، اما از ادله عقلي هم در بعضي موارد استفاده مي كنند و حد نظر ورزي عقل را محدود ميدانند. آنها با تفكيك بين امور اعتقادي، شرعي و تفسير متون، تعقّل را فقط در امور اعتقادي جايز ميدانند و در امور شرعي و تفسير متون ديني مقيد به ادله نقلي هستند. در مكتب كلامي شيعه يك ديدگاه عقلگرايانه معتدل و دور از افراط و تفريط است، ضمن اين كه محدوديتهاي عقل در شناخت برخي امور ديني نظير عدم ادراك ذات الهي، عدم درك جزئيات دين و عدم امكان شناخت حقايق عالم قابل انكار نيست. از نظر بيشتر متكلمان اماميه، عقل به عنوان حجّت باطني و راهنماي شناخت حقايق و كانون درك و فهم در اصول و فروع دين معرفي شده و منبع مستقل درك و استنباط معارف الهي و نيز، وسيله دفاع از آموزههاي ديني ميباشد.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : مازندران
- : ساری
- : مازندران - ساری - مرکز تخصصی نورالزهراء «علیها السلام»