پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

چكيده تأثير سياست و فرهنگ بر علوم و فنون هر عصري يك حقيقت انكار ناپذير است ، سده هاي هفتم ، هشتم و نهم هجري قمري با نوعي جهش فرهنگي و سياسي در جهان اسلام همراه بود كه بي شك اين تحولات در بخش هاي مختلف علم و ادب انعكاس فراواني داشته است ، علم تفسير نويسي نيز كه در قرن هاي مختلف با روش ها و رويكردهاي مختلفي همراه بوده ، به دليل ارتباط تنگاتنگش با حديث ، فقه ، كلام و فلسفه از اين قاعده مستثني نبود ، اما گاهي اين حقيقت در لابه لاي حوادث تلخ و شيرين تاريخ گم شده و كمتر محققي به طور اختصاصي به بررسي رابطه ميان تاريخ يك دوره زماني و تأثير آن بر تفسير قرآن پرداخته ، لذا در اين كار تحقيقي سعي بر آن بوده كه لايه هاي مختلف حوادث سياسي و فرهنگي قرن هفتم ، هشتم و نهم هجري قمري بررسي ، سپس تأثيرات مستقيم و غير مستقيم آن بر رويكرد مفسران در تفسير نويسي و روش هاي تفسيري آن ها ، مورد واكاوي قرار گيرد . بدون شك اين نوع نگاه بر تفاسير قرآن دريچه هاي جديدي را براي يافتن درك صحيحي از نوع تفسير نويسي و مكتب هاي تفسيري آن دوران پيش روي محقق باز مي كند . روش اتخاذ شده براي اين هدف از نوع كتابخانه اي بوده و به صورت تحليلي و توصيفي بر اساس اسناد و مدارك و داده هاي تاريخي به موضوع پرداخته شده است .