بررسي تطبيقي فلسفه آفرينش آدم از منظر علامه طباطبايي و آيت الله جوادي آملي
از ميان انسان¬ها، افراد برگزيده و شاخص را آدم مي¬گويند كه به كمال رسيده¬اند پس از آن¬جا كه فلسفه آفرينش آدم مدنظر است؛ لذا مراد از لفظ انسان همان آدم يا انسان به كمال رسيده است كه به هدف خلقت خويش علم دارد و به سوي كمال و سعادت نهايي خويش گام بر مي¬دارد و خليفه الهي روي زمين مي¬شود. پس هدفي از آفرينش آن¬ها مدنظر بوده كه افراد مختلف با تكيه بر مباني خود به تحليل اين موضوع پرداختهاند از جمله آنها علامه طباطبايي (رحمه الله)و آيت الله جوادي آملي ميباشند. علامه طباطبايي (رحمه الله) فلسفه آفرينش انسان را آزمايش الهي، رسيدن به كمال (وصول به مقام خليفه اللهي) و عبوديت ميداند. آيت الله جوادي آملي فلسفه آفرينش انسان را علم و قدرت، خلافت و مظهريت اسماء حسناي الهي، عبوديت ميداند. در واقع رسيدن انسان به كمال مطلق به عنوان فلسفه آفرينش انسان اشتباه است؛ بلكه هدف از خلقت همانا رسيدن به مقام عبوديت است و حقيقت عبادت، غرض نهايي از خلقت بوده و آن عبارت است از اينكه انسان از خود جدا شود و از هر آنچه غير خداست، رهايي يابد و تنها به ياد پروردگارش باشد. در اين پژوهش، درباره¬ي آفرينش، اغراض طولي گوناگوني لحاظ شده كه هر غرضي نسبت به غرض ديگر از خود غايت و نسبت به غرض بعد از خود وسيله و واسطه است و غرض اصلي و نهايي خلقت انسان، رسيدن به مقام عبوديّت و بريدن از هر چه غير خداست كه به روش توصيفي- تحليلي به صورت كتابخانهاي با مراجعه به كتب اصلي متكلمين و سپس با مراجعه به تفاسير و كتب روايي، فلسفه آفرينش انسان را از ديدگاه علامه طباطبايي (رحمه الله)و آيت الله جوادي آملي مورد كاوش قرار داده و به نقاط اشتراك و اختلاف اين دو انديشمند راجع به اين مسأله پرداخته است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : سیستان و بلوچستان
- : زاهدان
- : سیستان و بلوچستان - زاهدان - مؤسسه آموزش عالی حوزوی حضرت نرجس «علیها السلام»