تحليل فقهي وحقوقي ضرب و جرح فرزند
حكم اوليه و اصل اولي در ضرب و جرح فرزند حرمت و عدم جواز آن است زيرا از مصاديق بارز ظلم به ديگران مي باشد.اما به دليل اطلاق ادله تأديب فرزند، روايات متعدد و سيره عقلا و متشرعين در موارد ويژه ايي كه روايات بيان مي كند،ضرب و تنبيه بدني از اين حكم اولي خارج و جايز شمرده مي شود و حتي چنانچه در ترك آن مفسده ايي باشد ، واجب مي گردد. بر مبناي دستورات و تعاليم اسلامي برخورد با كودكان بايد بر پايۀ مهر و عوفت و تكريم آنان و رعايت مصالحشان باشد و اعمال خشم و غضب برآنان ممنوع است .
ارائهي الگوي نيكو و مناسب ، موعظه، تشويق و تمجيد ، قصه گويي و قهر راه و روشهاي اسلامي هستند كه براي تربيت انسانها به كار گرفته شده است كه بايد در تربيت فرزندان نيز به مورد استفاده قرار گيرد. اما تأديب و تنبيه بدني نيز گرچه حكم اوليه آن حرمت مي باشد اما بر اساس اطلاق ادلۀ تأديب فرزند، رواياتي كه اين امر را جايز مي داند و سيره عقلا و متشرعين مي توان مشروعيت اين امر را استفاده كرد ،اما شرايط و حد وحدود خاصي دارد كه بايد از لحاظ كمي و كيفي رعايت شود . اما دليلي بر خروج جرح از حكم اوليه اش وجود ندارد پس مطلقاً حرام مي باشد. اما حكم وضعي تأديب ضمان مي باشد كه در صورت تعدي از حدود و شرايط تبيين شده توسط اسلام، براي مؤدِب ثابت مي باشد.
قانون مدني نيز تنبيه بدني را به عنوان حقي براي والدين پذيرفته است و قانون مجازات اسلامي نيز حدود آن را برشمرده است. بنابراين فقه و قانون حدود تأديب را در شرايط خاص مجاز مي شمارند و در صورت تعدي از آن ضمان و ديه ثابت مي باشد .
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : اصفهان
- : اصفهان
- : النفيسه