جايگاه بغي در فقه اماميه
چكيده:
حضور سياسي- اجتماعي مردم در مسائل نظام اسلامي ، امري حياتي براي نظام به حساب ميآيد و موجب تقويت پايه هاي نظام ميشود.اما اين حضور ، با شور و هيجاني كه به همراه دارد، ممكن است توسط افراد خاص، جهتگيري خاصي پيدا كند كه در راستاي اهداف نظام اسلامي نباشد و مردم را در مقابل نظام قرار دهد.رويارويي مردم با نظام اسلامي،در اصطلاح فقه اماميه،بغي ناميده ميشود. از اين رو،اين تحقيق با در نظر گرفتن اهميت تجاوزهاي برون نظامي و درون نظامي سالهاي اخير نسبت به حكومتهاي منطقه از جمله ايران ، درصدد برآمده است به جايگاه اين تجاوزات سياسي، در فقه سياسي اماميه، توجه نمايد و فراتر از جزئيات حوادث سياسي، به تعيين حدود بغي سياسي در برابر حكومت اسلامي ومسائل پيرامون آن، بپردازد.فقهاي اماميه، بغي را در دو سطح نافرماني مدني و براندازي حكومت مطرح كردهاند.اين تحقيق با طرح سوال از حدود و جايگاه بغي، به تبيين نظرات فقهاي اماميه و ادله ايشان از بغي و مباني فقهي آن، شرائط تحقق بغي و احكام آن پرداخته است و اثبات ميكند كه بغي از ديدگاه بيشتر فقهاي اماميه، چيزي فراتر از نافرماني و در حد براندازي است.به اين ترتيب بغي از بسياري از جرائم سياسي ديگر تمييز داده ميشود.
واژگان كليدي: بغي، فقه اماميه، فقه سياسي، امام عادل، حكم حكومتي،براندازي، نافرماني .
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قزوين
- : قزوين
- : كوثر