علل سقوط و انحطاط تمدن ها در قرآن
چكيده
قرآن كريم داراي تعاليم اجتماعي و ناظر به زندگي اجتماعي انسان است كه اين حيات اجتماعي در قالب "تمدن" ظهور مييابد. تمدن مورد نظر قرآن تمدني است كه در آن حداكثر استعدادهاي انسان به فعليت برسد و آن مجتمع را كه در مسير هدفهاي الهي باشد صاحب تمدن ميداند. در پژوهش حاضر به دنبال آن هستيم تا با بهره گيري از روش توصيفي- تاريخي متكي بر اسناد و ادله ي قطعي از قرآن به اين سؤال پاسخ دهيم كه علل انحطاط و سقوط تمدنها از ديدگاه قرآن چيست؟ در اين راستا اين نتيجه حاصل شد كه قرآن به حيات و مرگ جامعه باور دارد، اما لزوماً لازمه مرگ امتي، مرگ تمدن آن امت نيست؛ زيرا كه تمدن به دو جنبه مادي و معنوي تقسيم ميشود. جنبه مادي تمدن فني و صنعتي است كه دوره به دوره تكامل يافته تا به امروز رسيده است. جنبه معنوي مربوط به روابط انسانيِ انسانها است كه فرهنگ نام گرفته است. اين جنبه مرهون تعليمات پيامبران است و در پرتو جنبه معنوي تمدن است كه جنبه مادي آن نيز مجال رشد مييابد. مرگ در آن جنبه از تمدن صورت ميگيرد كه مربوط به جامعه انساني است (وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ). وقتي مردمي در پنجه ي مرگ گرفتار آمدند و تمدن در ميان آنها از رشد باز ايستاد اين تمدن در ميان جمعي ديگر به رشد خود ادامه ميدهد. مسأله ي جانشينيِ امتي به جاي امتي ديگر از سنن الهي است كه غيرقابل تغيير و تبديل است و اين جانشيني زماني معني پيدا ميكند كه اثري بر آن بار باشد. پس بنابر آموزههاي قرآني، تمدن در جايي غروب و در جايي ديگر طلوع ميكند تا اينكه سرانجام به دست انساني كامل، تمدني كامل و سرشار از معنويت و به دور از كاستيهاي تمامي تمدنها در طول تاريخ، دنيا را در پرتو خويش روشن ميكند.
- : سطح3
- : تفسير و علوم قرآن
- : تهران
- : تهران
- : كوثر