بررسي ادله الزام به حجاب، توسط حكومت اسلامي
مساله حجاب و الزام به آن از موضوعات مستحدثه اي است كه چندين سال است در حوزه فقه حكومتي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است . موافقان و مخالفان الزام حكومتي حجاب هريك براي اثبات نظر خود به ادله اي استناد مي كنند .
موافقان با تكيه بر ادله اجتهادي و اوليه نظير قرآن و روايات و... الزام به حجاب را به عنوان حكم اولي ثابت ميكنند . مخالفان الزام حكومتي حجاب نيز با آوردن ادله اي در مقابل استدلالات پيش گفته مي ايستند و حاصل اين تقابل ، در برخي موارد مثل سيره معصومين عليهم السلام ، منجر به عقب نشيني موافقان است بگونه اي كه موافقان عدم وجود سيره اي صريح از سوي معصومين عليهم السلام را در اين باره مي پذيرند ؛ اما در بقيه موارد ادله مخالفان ، قادر به غلبه بر ادله مقابل نبوده و نهايتا از باب حكم ثانوي بتواند الزام به حجاب را در شرايط فعلي متوقف نمايد؛ به عبارت ديگر ادله مخالفان غالبا از پايه و قدرت فقهي بالايي برخوردار نبوده و بيشتر ناظر به اشكالات و شبهاتي است كه در چند سال اخير حول محور حجاب و الزام بدان مطرح شده است. از اين رو اين ادله در نهايت، تنها مي تواند از باب حكم ثانوي و بر اساس مقتضيات زمان، الزام به حجاب را اجرايي نداند.
اين توقف ، از ديدگاه اغلب موافقان به معناي محوِ كليِ الزام به حجاب نيست ؛ بلكه آن را مقيد به پيشنيازهايي نظير فرهنگ سازي ، آگاهي بخشي ، تحكيم عقايد عمومي و... مينمايد.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : قم
- : قم
- : معصوميه