بررسي جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت
جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت يكي از مباحث مهم در كلام جديد است.در دين مسيحيت عقل و حكمت به ندرت در عهدجديد آمده است ،در برخي موارد عيسي مسيح براي بيان آموزه هاي ديني و تقريب به ذهن از مَثَل هاي ديني استفاده مي كنند و به تكريم عقلا مي پردازند اما در بعضي موارد نيز ايمان را بر عقل برتري داده و آموزه هاي ديني را فراتر از درك بشري قلمداد مي كنند و اين تناقضات عقلي در رابطه با برخي آموزه ها همچون مسئله تثليث و فديه نيز وجود دارد.در اين رابطه دانشمندان مسيحي موضع گيري هاي متفاوتي اتخاذ نموده اند:عقل گرايان حداكثري،ايمانگرايي ،عقل گرايي انتقادي؛كه از اين ميان عدّه اي عقل را تنها معيار شناخت و درك آدمي مي دانند،عدّه اي عقل آدمي را محدود در ماديات و ماوراءطبيعت را فراتر از عقل آدمي مي دانند و گروه آخر هم قائلند نظام اعتقادات ديني را مي توان و مي بايد عقلاً مورد نقد و ارزيابي قرار دارد،اگر چه اثبات قاطع چنين نظام هايي امكان پذير نيست.
جايگاه عقل در اسلام از اعتبار ويژه اي برخوردار است،در آيات قرآن همواره عقل و حكمت با الفاظ تعقل ، تدبر ، تفقه و...به كار رفته است و پيروي از براهين عقلي و پرهيز از تقليد كوركورانه تأكيد بسياري گرديده است و عقل به عنوان حجّت الهي و يكي از منابع چهارگانه در كشف احكام الهي است،كه وسيله اي براي شناخت آيات آفاقي و انفسي و تنها معيار شناخت در اصول دين مي باشد.متكلمين اسلامي نيز مواضع مختلفي در رابطه با جايگاه عقل در اسلام اتخاذ نموده اند ،از ميان متكلمين متأخر كه اشاعره و معتزله و اماميه از جمله آنانند؛ اشاعره درتعارض عقل و نقل، نقل را مقدم بر عقل مي دانند ومعتزله عقل را مقدم بر نقل مي دارند اما اماميه عقل و نقل را در تقابل با يكديگر و مكمل همديگر مي دانند.متكلمين معاصر همچون علّامه طباطبايي"رحمه الله" ، شهيدمطهري و آيت الله جوادي آملي از متكلمين اماميه قائلند؛همانگونه كه نقل از خلقت و عالم تكوين گفت و گو مي كند،عقل هم از حوزة تدوين و حقايق الهي پرده بر مي دارد و اين دو حجت الهي نه تنها هرگز معارض يكديگر نيستند بلكه با كمال هماهنگي و تأثير و تأثر متقابل،از امتيازات يكديگر بهره مندند.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : همدان
- : همدان
- : فدك