پایگاه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور

يكي از بارزترين ويژگي¬هاي دوران معاصر تحولاتي است كه در زمينه زندگي فردي و اجتماعي و خانوادگي زنان رخ داده¬ است. بالا رفتن حجم اطلاعات، توسعه ابزار و ارتباطات، تداخل فرهنگ¬ها، چالش¬هايي را پيش¬روي خانواده نهاده است كه باعث بالا رفتن آمار طلاق و تزلزل خانواده، طلاق¬هاي عاطفي و مشكلات عديده ديگر شده است. بيشتر پرسش¬ها در اين زمينه درباره تفاوت¬هاي اجتماعي و حقوقي زن و مرد شكل گرفته و شبهات زيادي را در اين زمينه مطرح كرده است كه از جمله آن بحث اذن و اجازه زن در حين نكاح دائم در برخي از امور با توجه به مسئوليت و سرپرستي مرد در خانواده است، كه اين مسأله دستاويزي گرديده براي طرح شبهاتي مانند اين كه اسلام موافق مرد سالاري است و او را جنس برتر مي¬داند و نيز زن در زندگي زناشويي از آزادي و اختيار برخوردار نمي¬باشد و در تمام امور بايد از شوهر خود اذن و رضايت داشته باشد.بنابراين ضروري است در اين پايان¬نامه براي پاسخ¬گويي به اين شبهات بعد از بيان اهميت جايگاه تشكيل خانواده و مقام و منزلت زن و تبيين اصول حاكم بر نظام قانونگذاري اسلامي، اصول حاكم بر نهاد خانواده، گستره حقوق و وظايف زوجين، به بررسي فلسفه رياست و سرپرستي زوج در نكاح دائم اشاره شود و چرايي آن مورد پژوهش قرار گيرد چرا كه شناخت محدوده ضرورت اذن و آشنايي با حقوق و تكاليف زوجين باعث تحكيم پيوند زناشويي و رعايت عدل و انصاف و دوري از هرگونه ظلم و ستم مي¬شود. تعيين محدوده ضرورت اذن بايد با دقت و تأمل كافي صورت بگيرد تا مبادا از سر بي¬توجهي به استناد شريعت اسلام براي حقوق و آزادي¬هاي مشروع زنان محدوديت¬هاي بنيادين اساس¬گذاري شود. تبيين محدوده ضرورت اذن باعث پايان يافتن بسياري از مناقشات شده و ابهام تبعيض و نابرابري حقوق زن و مرد را از بين مي-برد. سياست¬هاي نظام اسلامي در برابر اين حركت¬هاي موذيانه است.