بررسی تطبیقی کودک آزاری در فقه امامیه و اسناد حقوق بشر
چكيده:
يكي از معضلات جدي در مورد كودكان بحث آزار و اذيت كودكان است.كودك آزاري طيف وسيعي از رفتارهاي آسيب رسان را شامل برآورده نكردن نيازهاي اوليه كودك،غفلت از مراقبت هاي بهداشتي،فقدان رشد كافي،تنبيه و بدرفتار ي فيزيكي،سوء استفاده هاي جنسي و سوء رفتار هيجاني و آزار رواني را دربر مي گيرد.
موضوع كودك آزاري چند سالي است كه مورد توجه بيشتر مجامع بين المللي قرار گرفته و در سال 1989 كنوانسيون حقوق كودك به عنوان معتبرترين و كاملترين سند ين المللي در دست بشر به تصويب رسيد.
درست است كه در كتب فقهي عنواني با موضوع اذيت و آزار كودك وجود ندارد اما بسيار ياز مقررات و قوانين دين مبين اسلام در جهت حمايت از حقوق كودك و پرورش روحي و فكري او مي باشد.در مقايسه اي كه بين مفاد كنوانسيون با موضوع كودك آزاري و تعاليم اسلامي صورت گرفت مشخص شد مصاديق كودك آزاري اعم از تبعيض،خشونت،سوء استفاده از كودكان،حق حيات كودكان و برخورد با كودكان مجرم و....در هر دو مطرح است اما ديدگاه ها و رويكردها متفاوت است و هر يك با نگرشي كه به انسان و جايگاه آن در نظام آفرينش دارد به وضع قوانيني پرداخته است.پر واضح است تعاليم روح بخش الهي با تكيه بر وحي الهي و احاطه كامل بر جنبه هاي روحي و معنوي انسان به وضع قوانين دقيق و همه جانبه گرايانه پرداخته و قطعا به ابعاد معنوي انسان اهميت فراوان داده است.قوانين كنوانسيون با نگاه مادي گرايانه و محدود به نيازهاي مادي انسان بيشتر يك جانبه گرايانه مسئله را واكاوي كرده و اغلب راه كارها قابليت اجرا ندارد و با قوانين و حقوق ديگر در تعارض مي باشد.
كليدواژه: كودك، كودك آزاري، فقه امامه، حقوق بشر
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : تهران
- : ري
- : حضرتعبدالعظيم«ع»