مبانی حق و تکلیف در فقه و حقوق
چكيده
حق در اصطلاح فقه و حقوق معاني خاصي از آن اراده مي شود؛ به طور مثال گاهي در مقابل حكم، ملك و تكليف به كار مي رود. تكليف نيز در اصطلاح فقه اوامر و نواهي شارع است كه شامل تكاليف انسان نسبت به خدا و تكاليف انسان در برابر مردم مي شود. تكليف در اصطلاح حقوقي اوامر و نواهي قانوني را گويند. حق و تكليف دو روي يك سكه اند. در يك نظام اجتماعي عدالت اقتضا مي كند حقوق و تكاليف افراد متناسب با برخورد داري ها و امتيازهاي آنها برابر باشد. مباني حق و تكليف، اصول و قواعد كلي است كه مشروعيت الزام آوري مقررات حقوقي را باعث مي شود. منشأ و خاستگاه حق و تكليف در مكاتب حقوقي به لحاظ جهان بيني و ارزشهاي خاص هر مكتب فكري بنا گذاشته شده است. اسلام به عنوان يك مكتب فكري، اراده الهي خداوند را تنها منبع حق و تكليف مي داند و براساس مباني خداشناسي و انسان شناسي حق و تكليف، خداوند به عنوان عالم حكيم براي بهترين شكل زيستن شخصي و اجتماعي انسان قواعد و قوانيني را وضع كرده است و انسان بايد به حكم عقل عملي، از منعم خالق و مالك خود اطاعت كند. بنابراين آن كس كه در مباني حق، خدا محور است خواهان اراده و خواست خداوند است اما آن كس كه در مباني حق، انسان محور است طبعاً به دنبال اراده اشخاص و سود و منفعت آنهاست. مباني حق و تكليف در فقه و حقوق به لحاظ شموليت و قلمرو يكي؛ اما به لحاظ كيفيت و شناخت متفاوتند.
كليد واژها : حق و تكليف، مباني حق، مباني تكليف، خدامحور، انسان محور.
- : سطح3
- : فقه و اصول
- : اصفهان
- : اصفهان
- : النفيسه