خانم رزم آرا در ابتدا بحث را اینگونه آغاز نمودند : فعالیت های اجتماعی شامل تمام کارهای جمعی ، NGO،هیئت های مذهبی ،خیریه ها و..میشود.و از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است لذا برای داشتن زندگی با نشاط میبایست در بسیاری از امور با دیگران تشریک مساعی کند .در واقع این مشارکت های اجتماعی یک سرمایه اجتماعی برای پیشرفت جامعه محسوب میگردد.اما بحث امروز بر این است زنان به عنوان نیمی از اعضای جامعه که در این اجتماع فعالیت دارند و از سوی دیگر در خانواده که کوچکترین و اولین اجتماع انسانی است آیا فعالیت زنان باعث بیشتر شدن آرامش در خانواده میشود یا اینکه مخل آرامش است ؟
در ادامه خانم علی محمدی به عنوان ارائه دهنده و موافق اینطور شروع کردند:از آنجا که در نزد خداوند زن بودن و یا مرد بودن ملاک نیست و معیار قرب الهی تقواست «ان اکرمکم عندالله اتقاکم» و همچنین زن و مرد در انساتنیت با یکدیگر برابرند ، و از آنجائیکه انسان مدنی الطبع است پس به اقتضای ذاتش گریزی از اجتماعی بودن ندارد و بسیاری از استعدادهای بالقوه زنان در همین فعالیتهاست که به فعلیت در میآید که این باعث توانمندتر شدن زن در حل مسائل چه در اجتماع و چه خانواده میگردد، از سوی دیگر در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی این زنان هستند که پیشرو هستند و اقتضای ویژگی زنانگی باعث موفقیت آن فعالیت میشود اموری مثل مشاوره دادن به زنان بی سرپرست یا مهربانی به کودکان یتیم و یا خیلی از امور فرهنگی و این نکته را باید توجه داشته باشیم اینگونه فعالیتها به زنان اعتماد به نفس میدهد و خود این اعتماد به نفس باعث پیشگیری از خیلی آسیب ها در درون خانواده میشود.
در ادمه خانم رزمآرا گفتند:در طول تاریخ زنان به عنوان عامل انحطاط و سقوط یاد شده است لذا وقتی تاریخ را میخوانیم و حتی همین عصر حاضر متوجه میشویم تمام امور بر روی زنان بوده است ،مثلا درامور سیاسی وقتی به سرانجام میرسد که زنان دخالت کنند حال چه بصورت مستقیم و چه در پشت صحنه با فعال کردن خانواده،و زنان خودشان نیمی از جامعه هستند و نیم دیگر جامعه را نیز تربیت میکنند پس نقش پررنگی در جامعه دارند شاید بتوان گفت حتی پررنگ تر از مردان ؛حال بحث در این است آیا این صحبتها مجوز برای حضور زنان در جامعه و انجام فعالیتهای اجتماعی بدون هیچ شرطی میشود ؟
خانم کثیریان به عنوان ناقد کرسی اینگونه جواب دادند:یکی از دلایلی که مردان زنان را وارد جامعه کردند منفعت بردن از حضور و فعالیت آنان بوده است ،چون زنان نیروهایی ارزان قیمت و پرتلاش بودند ، آنان روی احساسات زنان کار کردند و به بهانه استقلال زنان از آنان سوئ استفاده کردند و باعث بسیاری از طلاق ها و فرو پاشی زندگی ها شدند. ما به عنوان زن مسلمان الگوی خود را حضرت زهرا(س) میدانیم ، وقتی سیره آن حضرت را بررسی می کنیم متوجه می شویم تنها در زمانهایی خاص و در دفاع از امام زمانشان وارد جامعه شدند یا حضرت زینب همینطور ،با توجه به اینکه دشمن تمام تلاشش بر روی زنان ماست و با هدف از بین بردن نهاد خانواده سعی دارد به هر طریقی زنان را وارد اجتماع کرده و همانطور که امروزه شاهدیم دختران دیگر تن به ازدواج نمی دهند و یا به خاطر اینکه فعالیتهایشان محدود نشود یا فرزندآوری ندارند یا نهایتا یک فرزند که این خود عاملی بزرگ در از دست رفتن خانواده هاست و از سوی دیگر ابتذالی که در جامعه شاهدیم خود تهدید بزرگی برای خانواده هاست.
در نهایت خانم رزمآرا اینگونه بحث را جمع نمودند،ایشان گفتند:برای فعالیت در اجتماع هر فردی چه مرد و چه زن باید آموزش ببیند و زنان ویژه تر ؛بیپروا وارد شدن باعث آسیب زدن میشود ،نکته دیگر که زنان ما باید توجه کنند ،اینکه اسلام هیچ جا زن را به عنوان نان آور خانواده نیاورده است پس این مسئولیت مردان است اما اینکه زنان علاقمند به فعالیت در اجتماع هستند باید توجه داشته باشند که این دلیل بر آسیب نداشتن نیست پس با دید باز وارد آن فعالیت شوند و دقت کنند که این آسیب در چه حدی است و قابل جبران است یانه ؛ و اینکه زنان هیچ گاه همسر و فرزندان خود را فدای این فعالیتها نکنند که هیچ وقت قابل جبران نخواهد بود.
