در آغاز جلسه، استاد به طرح این پرسش پرداخت که چرا حضرت موسی، با وجود آنکه پیامبر خدا بود، باید از سوی پروردگار مأمور میشد تا برای فراگیری علوم نزد حضرت خضر برود؟
خانم منتظر در پاسخ به این شبهه توضیح داد: حضرت موسی از پیامبران اولوالعزم و صاحب علم فراوان بود و حضرت خضر نیز هنگام ملاقات، او را «عالم بنیاسرائیل» خطاب کرد که خود نشاندهنده جایگاه علمی والای موسی است. ایشان به نقل از حجتالاسلام قرائتی افزود: روزی حضرت موسی خطبهای ایراد کرد و یکی از حاضران پرسید: «چه کسی در میان این جمع علم بیشتری دارد؟» موسی در دل گفت: «علم من از همه بیشتر است.» خداوند برای زدودن این غرور، او را مأمور کرد تا نزد خضر علم بیاموزد.
خانم منتظر ادامه داد: موسی مأمور به تعلیم علوم ظاهری بود؛ علومی که برای هدایت مردم و اداره جامعه ضروری است. در مقابل، حضرت خضر مأمور به علوم باطنی بود و وظیفه داشت بخشی از این دانش را به موسی منتقل کند. این نکته نشان میدهد که موسی از علم کافی برای هدایت مردم برخوردار بود، اما برای تکمیل معرفت خویش نیازمند آموختن برخی از اسرار باطنی بود.
سپس استاد به وظایف شاگرد در فرآیند تعلیم پرداخت و با بهرهگیری از آموزههای قرآنی، نکاتی را مطرح نمود. مهمترین آداب شاگردی عبارت بودند از:
- جستوجوی استاد شایستهو پذیرش سختیهای راه علم.
- اظهار تواضعو کسب اجازه از استاد.
- صبر و تحمل در مسیر یادگیریو پرهیز از شتابزدگی در پرسشگری.
- رعایت ادب در گفتوگوو پذیرش اینکه برخی دانشها نیازمند زمان برای آشکار شدناند.
در بخش دیگری از نشست، استاد به وظایف استاد نیز اشاره کرد و یادآور شد که بر اساس آموزههای قرآنی، استاد باید نسبت به شاگرد احساس تکلیف داشته باشد، روش آموزشی متناسب با ظرفیت او برگزیند، و دانشجو را نسبت به دشواریهای مسیر آگاه سازد.
خانم منتظر در جمعبندی جلسه تأکید کرد که داستان موسی و خضر منشور اخلاقی والایی برای فضای آموزشی امروز ارائه میدهد. این روایت نشان میدهد که علمآموزی تنها در گرو دانستن نیست، بلکه در گرو تربیت نفس، صبر، و رعایت ادب در برابر استاد است. نشست با پرسش و پاسخ طلاب و استقبال آنان پایان یافت.
