
نشست بصیرتی_پژوهشی با موضوع " رفتارشناسی ایالات متحده آمریکا و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در تقابل نظام بینالملل" باحضور آقای حجت یزدانی، مسئول عقیدتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مدرسه علمیه الزهرا سلام الله کازرون برگزار گردید.
استاد گفت: ایالات متحده آمریکا با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و دوری از صحنه درگیریهای جنگهای جهانی اول و دوم، توانست پایههای هژمونی خود را بر سه محور اقتصاد، نظامیگری و دیپلماسی استوار سازد. اجرای «طرح مارشال» برای بازسازی اروپای پس از جنگ، ایجاد نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، و تثبیت دلار به عنوان ارز مرجع جهانی، از جمله اقدامات بنیادین این کشور برای تحقق سلطه جهانی بوده است.
ایشان در ادامه بیان نمود: در بررسی دکترینهای راهبردی آمریکا، سه الگوی رفتاری برجسته میشود: الف- دکترین مونرو: که بر انزواطلبی و حفظ حوزه نفوذ انحصاری در قاره آمریکا تأکید داشت .ب- دکترین نیکسون: که با خروج از پیمان برتون وودز و قطع پشتوانه طلای دلار، اساس سلطه مالی آمریکا را بر مبنای اعتبار این ارز استوار کرد. همچنین، اجرای «سیاست دو ستونه» با تکیه بر ایران به عنوان «ژاندارم منطقه» و عربستان به عنوان تأمینکننده مالی، نمونهای از راهبرد نیابتی آمریکا برای حفظ منافع در خلیج فارس بود. ج- الگوی «مرد دیوانه»: که در دورههای نیکسون و بهویژه ترامپ دنبال شد و مبتنی بر رفتار غیرقابل پیشبینی، ایجاد رعب و وحشت، و تهدید به جنگ برای کسب امتیاز از سایر بازیگران بینالمللی است.
وی افزود: در دوره ترامپ، شاهد احیای دکترین مونرو و تلاش برای تثبیت کامل سلطه بر قاره آمریکا از طریق فشار بر کشورهایی مانند پاناما، ونزوئلا و کانادا بودهایم. همچنین، رویکرد تقابلی با چین به عنوان رقیب راهبردی، نشان از تداوم راهبرد مهار این کشور دارد. همچنین نظام بینالملل در حال گذار به سمت یک ساختار دو بلوکی جدید با محوریت چین و روسیه در شرق و آمریکا در غرب است. در این میان، موقعیت ژئوپلیتیک ایران به عنوان «هارتلند» یا قلب زمین، و قرارگیری در مسیر شاهراههای انرژی و کریدورهای تجاری بینالمللی، امکان بیطرفی را از کشور سلب کرده است.
استاد تأکید کرد: راهبرد مناسب برای جمهوری اسلامی ایران در این شرایط، «مقاومت فعال» و هوشمندانه در برابر فشارهای خارجی و پرهیز از اتکا به مذاکره مستقیم با آمریکا ارزیابی میشود. تجربه برجام نشان داد که وابستگی به تعامل با غرب میتواند زمینهساز افزایش فشارها و از دست دادن فرصتها باشد. از سوی دیگر، آمریکا به دنبال درگیریهای بزرگ نیست، بلکه با ایجاد جنگهای نیابتی و محدود (مانند تنشآفرینی بین پاکستان و هند یا ناامنسازی راههای آبی) به تضعیف رقبا میپردازد. از همین رو اتحاد با بلوک شرق از طریق پیوستن به پیمانهایی مانند شانگهای و بریکس، و تقویت همکاریهای راهبردی با چین و روسیه، میتواند ابزار مؤثری برای ایجاد موازنه قوا و خنثیسازی تحریمها و فشارهای آمریکا باشد.
استاد در پایان اضافه نمود: موفقیت در اجرای راهبرد «مقاومت فعال» در گرو مدیریت کارآمد داخلی و وحدت ملی است. متأسفانه، ضعفهای مدیریتی، تصمیمگیریهای نادرست در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی، و گرایش به مذاکره مستقیم با آمریکا، میتواند بزرگترین تهدید برای امنیت ملی باشد.
تجربه ترور شهید سلیمانی و تشدید تحریمها نشان میدهد که آمریکا از هر فرصتی برای ضربه زدن به ایران استفاده خواهد کرد. بنابراین، هوشیاری در برابر توطئههای دشمن برای ایجاد فتنههای داخلی و تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری، تنها مسیر حفظ انسجام ملی و تضمین منافع بلندمدت کشور است.
