کرسی علمی –ترویجی با عنوان «تفسیر تطبیقی-روایی عصمت پیامبر صلی الله علیه وآله در سوره فتح آیه۲» با حضور حد اکثر طلاب سطح 3 و 4 در روز پنج شنبه،15 آبان ماه در مدرسه علمیه تخصصی الزهرا علیها السلام ارومیه برگزار شد.
قاسمی معاون پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء علیها السلام ارومیه گفت:به حول قوه الهی دومین کرسی علمی ترویجی با عنوان"تفسیر تطبیقی روایی عصمت پیامبر صلی الله علیه و اله در سوره فتح (آیه 2)" در مدرسه علمیه تخصصی الزهراء علیها السلام ارومیه برگزار شد. این نشست با حضور سرکار خانم شیرین سعیدی چیانه؛ مدرس و پژوهشگر و مدیر حوزه علمیه فاطمه الزهرا علیها سلام نقده به عنوان ارائه کننده، سرکار خانم فاطمه بهروز ثانی ؛ استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر در حوزه علوم دینی به عنوان بیر علمی، همچنین استاد بزرگوار حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین الهی زاده از اساتید پژوهشگر و برجسته در حوزه تدبر در قرآن کریم مورد استقبال طلاب قرار گرفت.
خانم بهروزثانی در ابتدای این نشست علمی فرمودند:همانگونه که میدانیم،آیه دوم سوره فتح ازآیات بحثبرانگیزقرآن کریم است که میفرماید:«لِيَغْفِرَلَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَاتَأَخَّرَ» واز دیرباز،محل اختلاف مفسران درمعنای«ذنب» ونسبت آن به پیامبراکرم ص بوده است.
پژوهش حاضرتلاش دارد با رویکرد تطبیقی روایی، دیدگاههای فریقین شیعه و اهلسنت را دراین باره بررسی وتحلیل کند؛ به ویژه درنسبت میان عصمت پیامبرصلی الله علیه و آله غفران ذنب و نگاه تفسیری به سیاق سوره فتح.
هرگاه سخن ازپیامبراکرمصلی الله علیه و آلهبه میان میآید، سخن ازکمال مطلق انسانیت است؛ازکسی که خداوند دربارها ش فرمود: وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عظِيمٍ؛پژوهش درباب عصمت آنحضرت،نه صرفاً بحثی تفسیری، که تلاشی برای فهم راز پاکی مطلق در وجود انسانی برگزیده است؛ انسانی که هیچ غبارخطا برآیینه جانش ننشست.
در ادامه خانم سعیدی چیانه به تبیین وتحلیل؛ تفسیرروایی آیه دوم سوره فتح درباره نسبت ذنب به پیامبرصلی الله علیه و آله ، میپردازد. برای کلمه ذنب در لغت سه معنای اصلی بیان شده است. جرم - مؤخر و انتهای یک شی - بهره و نصیب؛ "اذنب يذنب"یعنی جرمی مرتکب شد و به انجام دهنده جرم «مذنب» میگویند. معنای دوم به معنای دم حیوان است و به اسب دم بلند «ذنوب» گفته میشود
«گفته اند همانا گناه را به دليل سرزنشي كه در دنبالش مىآيد،«ذنب» مىگويند و اصل معناي كلمه به گفته آنان «درپي آمدن» است و دم حيوان را به اين دليل «ذَنَب» مىگويند كه مانند چيزي است كه دنبال او مىآيد.»
معنی دیگر ذنب "تابع بودن" است. در لسان العرب، ابن منظور هم یکی از معانی ذنب را تابع بودن نقل کرده است. «ذنب (بر وزن عقل) در اصل بمعني گرفتن دم حيوان و غيره است. هر فعلي كه عاقبتش وخيم است آنرا ذنب گويند زيرا كه جزاي آن مانند دم حيوان در آخر است و لذاست كه به گناه تبعه گويند كه جزايش در آخر و تابع آن است.»
با توجه به معانی ذکر شده معنای ذنب در آیه دوم سوره «فتح» چیست؟
ایشان در ادامه افزودند: روایات تفسیری وارد شده ذیل آیه، چند دسته هستند:
1. برخی روایات دال بر نبود گناه برای پیامبر هستند و هر گونه گناهی را از ایشان نفی میکنند، مانند روایت یکم و دوم که محتوا و مضمون آنها با عقاید شیعه در عصمت انبیا سازگاری دارد.
2. برخی روایات دال بر این هستند که مراد از بخشیده شدن گناه، بخشیده شدن گناهان شیعه پیامبر و علی است. علامه مجلسی نیز این معنا را بیان کردهاند. این دیدگاه به عنوان احتمال از برخی اهلتسنن نیز نقل شده است. فخر رازی و برخی دیگر این دیدگاه را به عنوان احتمال بیان کردهاند.
3. برخی از روایات مراد از آیه را گناه از دید کفار بیان کردهاند نه اصل گناه. این روایات، به لحاظ مضمون با سیاق آیه مناسبتر است. علامه طباطبایی(ره) نیز پس برشمردن تمامی دیدگاهها، مراد از گناه را آثار مخالفت با مشرکان بیان میکنند. به باور ایشان، مراد از كلمه «ذنب» تبعات بد و آثار خطرناكى است كه دعوت آن جناب از ناحيه كفار و مشركان به بار مىآورد، و اين آثار از نظر لغت، ذنب است، ذنبى است كه در نظر كفار وى را در برابر آن مستحق عقوبت مىساخت، هم چنان كه موسى (ع) در جريان كشتن آن جوان قبطى خود را گناه كار قبطيان معرفى کرده مىگويد: «وَ لَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ» اين معناى گناهان گذشته رسول خدا(ص) است گناهانى كه قبل از هجرت كرده بود و اما گناهان آيندهاش عبارت است از خونهايى كه بعد از هجرت از صناديد قريش ريخت، و مغفرت خدا نسبت به گناهان آن جناب عبارت است از پوشاندن آنها و ابطال عقوبتهايى كه به دنبال دارد و آن به اين بود كه شوكت و بنيه قريش را از آنان گرفت. مؤيد اين معنا جمله «وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ... وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً» است.
از سوی دیگر، روایات منقول از اهلتسنن است که آنها نیز صراحت در گناه ندارد. در روایتی که سیوطی نقل کرده است. آیه قرآن به صورت مزجی شرح داده شده است که آنچه که از گناهان تو بخشیده شده است در جاهلیت و آنچه خواهد آمد بعد از اسلام است؛ اما اینکه در این عبارات معنای ذنب چیست اشارهای به آن نشده است ازاینرو استناد واضح است؛ ولی استناد ذنب به معنای گناه مشخص نیست.
البته مفسران اهلتسنن بر آن هستند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) مرتکب صغائر میشود. طبق دیدگاه مشهور و مورد اتفاق آنان، صدور گناه صغیره از انبیا جایز است؛ ولی نظر مذهب امامیه، با دیدگاه اهلتسنن مخالف است.
با توجه به روایتی که از شیعه نقل شده است پیامبر گناهی نداشته است که مورد بخشش واقع شود البته سند روایت هر چند که ضعیف است ولی به دلیل مبانی پذیرفته شده کلامی شیعی و همچنین برخی دیگر از آیات این روایت هر چند که سندا ضعیف ولی همسو با این مبانی قطعی است لذا تلقی به قبول میگردد از این رو هیچ گناهی برای پیامبر ثابت نبوده تا که غفران ذنب در باره آن صورت گرفته باشد. به نظر نگارنده مراد از ذنب، گناه از دیدگاه کفار است و با توجه به این مطلب روایت محمد بن جهم هر چند از نظر سندی ضعیف است؛ ولی مودای آن صحیح است. آری! پیامبر هیچ گونه گناهی ندارد و این مهم با براهین در علم کلام ثابت شده است. اما اینکه چرا تعبیر به ذنب آمده است از این جهت است که کفار ایشان را گناهکار میدانستند و با فتحی که حاصل شد این گناه از دیدگاه آنها بخشیده شد و در حقیقت از بین رفت و این امر به تدبیر الهی بوده است ازاینرو صحیح است که امر مغفرت نیز مستند به ایشان شود.
در ادامه استاد الهی زاده به نقد اثر پرداخته و افزودند؛ این مواردی که گفته می شود نقد نیست بلکه تکمیل مطالب گفته شده است.
بهتر است بجای عصمت پیامبر خود همین آیه دوم سوره فتح استفاده میشد چون عصمت پیامبر غیر این مباحث است و بحث گسترده دارد و بعد ایشان به چند نکته توجه داده و فرمودند:
- علاوه بر علم تفسیر علم تدبر نیز وجود دارد.
- تطبیق که عنوان هست باید میزان داشته باشد و این روایات بررسی شده میزانش عرضه بر قرآن کریم باشد.
روایات حتما باید بررسی دلالی هم شوند. فقط بررسی سندی شده است و کمی به دلالی پرداخته شده است.
- اگر آیه فتح فقط بررسی شود تفسیر ترتیبی می شود اما بررسی آیاتی که ذنب دارد با این آیه تفسیر موضوعی است که در نهایت نتیجه قرآن درباره ذنب گفته می شود.
در ابتدا باید از آیه 1 تا 10 بررسی شود که 5 آیه اول بعد از فتح برکات فتح است که در 4 مورد برای پیامبرصلی الله علیه و آله فرموده است یعنی 4 خروجی دارد که یکی مربوط به آیه بحث ما است. اینجا از بخشش و ذنب پیامبر، گناه شخص نیست؛ بلکه با توجه به سیاق آیه می توان گفت: پیامدهای سیاسی واجتماعی وتحولاتی که پیامبر ایجاد کرده است یعنی جنگهایی که اتفاق افتاده وخونریزی هایی که شده وسختی هایی که شده است، پیامدهای راهبری تو وتصمیمات تو پس لرزه هایی هم داشته است. در این سوره خداوند 6 بار لک گفته یعنی بخاطر روی گل تو اینکارو کرده و اینها را بخشیده و در اینجا "یغفر"بمعنای جلب رحمت خدا است مغفر ظرف است توسعه ظرفیت است. ما تاخر و ما تقدم هر دو ماضی هستند یعنی قبل از هجرت و بعد از هجرت است.
پس بعد از فتح پیامدهای قبل هجرت و بعد هجرت پیامبرصلی الله علیه و آله را هر چه برای مردم و مشرکان بوده می بخشد.
امید است؛ این نشست علمی باعث شود پژوهش های نو وگسترده ای برای پژوهشگران فراهم شود.
