استاد در این نشست بیان داشت که: احساسات و عاطفه، گویی چاشنی زندگی ما هستند که هر جنبهای از آن را رنگین و پرمایه میکنند. تاثیر آنها در زندگی واقعی آنقدر عمیق و گسترده است که شاید نتوانیم تمام ابعادش را به سادگی توصیف کنیم. حقیقت این است که احساسات نقش بسیار پررنگی در انتخابهای ما دارند. حتی تصمیمات به ظاهر منطقی نیز تحت تأثیر “حس درونی” یا “پیشداوری عاطفی” ما قرار دارند. عشق، همدلی، اعتماد، خشم، حسادت، و دلخوری؛ همگی اینها روابط ما را شکل میدهند. بدون همدلی، درک متقابل و پیوندهای عمیق عاطفی تقریباً غیرممکن خواهد بود. احساسات سرکوب شده یا منفی مداوم، میتوانند تأثیرات مخربی بر سلامت روان ما بگذارند و حتی به بیماریهای جسمی منجر شوند (مانند استرس مزمن، مشکلات قلبی، یا ضعف سیستم ایمنی). برعکس، احساسات مثبت مانند شادی، امید و رضایت، به سلامت کلی ما کمک شایانی میکنند. ما چیزهایی را که با احساساتمان درگیرشان بودهایم، بهتر به خاطر میسپاریم. یک تجربه شاد یا غمگین، اغلب بسیار واضحتر از یک رویداد خنثی در حافظه ما ثبت میشود .در واقع، احساسات نه تنها بخشی از تجربه انسانی هستند، بلکه خودِ تجربه انسانی را میسازند. انکار یا نادیده گرفتن آنها، مانند تلاش برای رنگ کردن یک نقاشی بدون استفاده از رنگ است!
ایشان تاکید داشت که خداوند و اعتماد به او را در زندگی افراد جا بیندازید. ورود سبک زندگی غربی سبب شده انسان ها آرامش خود را از دست دهند و دائما به دنبال خودنمائی وتجمل گرائی باشند و فرسنگ ها از خداوند وسبک زندگی اسلامی فاصله بگیرند . این وظیفه شما اساتید ومبلغین است که با مهارت این مهم را به افراد یادآور شوید وآنها را به سمت زندگی اسلامی سوق دهید.
