پدیده فقر همواره یکی از مهمترین معضلات اجتماعی و اقتصادی جوامع بوده است. این پایاننامه با هدف بررسی تعهدات شرعی و فقهی حکومت اسلامی در زمینه کاهش فقر، به این موضوع میپردازد که مقابله با فقر در فقه اسلامی تنها یک امر فردی یا مستحب نیست، بلکه یک تکلیف اجتماعی و حکومتی محسوب میشود که ریشه در اصول فقهی دارد و میتواند به عنوان یک چارچوب فکری برای سیاستگذاران به کار رود. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و رویکرد بنیادی، ابتدا مفاهیم کلیدی از جمله فقر، حکومت اسلامی و عدالت اجتماعی را بررسی میکند. سپس به تعهدات حکومت اسلامی در دو دسته ایجابی و سلبی میپردازد. تعهدات ایجابی شامل مواردی همچون گسترش عدالت و توزیع عادلانه ثروت، ایجاد فرصتهای برابر برای استفاده از بیتالمال، راهاندازی صندوقهای تعاونی و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی است. در مقابل، تعهدات سلبی حکومت اسلامی بر جلوگیری از مفاسدی چون ربا، رشوه، اختلاس، رانتخواری، احتکار و ویژهخواری تمرکز دارد. این تحقیق نشان میدهد که حکومت اسلامی مسئول اصلی ریشهکن کردن فقر و محرومیت از طریق اجرای عدالت و تأمین نیازهای اساسی مردم است.

