ابتدا طلاب تمام شبهات ذهنی خود را مطرح نمودند.
از جمله موارد مطرح شده:
شبهه؛گاهی راه خیر است قصد ماهم خیر است ولی به بن بست می خوریم می خواهم بدانم چقدر قضا وقدراست وچقدر اختیار انسان در آن دخیل است؟
شبهه؛آیا خدا می دانست که انسان، فلان عمل را انجام می دهد؟مثلا:(شراب که حرام است می خورد)؟
شبهه؛آیا دعا کردن انسان تاثیری هم در قضا و قدر خداوند دارد ؟
ارائه استاد:
ابتدا با ید معنی قضا و قدر مشخص شود:
قضا وقدر الهی چیست؟ منظور از قضا وقدر درزندگی انسان چیست؟
بحث جبر و اختیار به افعال ما انسانها بر می گردد اما بحث قضا و قدر مربوط می شود به تمام کائنات، همه موجودات و فراتر از جبر و اختیار است.
#معنا
قضا بمعنی قانون است.پس قضای الهی بمعنای قوانین حاکم بر عالم است.پس رابطه مستقیم با اصل علیت دارد. هر معلولی علتی دارد. مثلا قانون است که سنگ به شیشه بخورد میشکند.این قضا است.
مقدار آن سنگ و سنگینی آن می شود قدر. پس قدر به معنی مقدار قانون الهی است.
حضرت علی(ع) وقتی از زیر دیوار شکسته جابجا شد و پرسیدند آیا ترسیدی؟ فرمود من از قضای الهی به قدر الهی پناه بردم. قدر بمعنای اندازه تاثیر گذاری است.
مثال دیگر
قانون است که لیس للانسان الا ما سعی؛ سعی انسان است که آینده او را میسازد.#سوال: ما در شب قدر دعا میکنیم تقدیرات خوب رقم بخورد؟چرا ؟ مگر همه چیز دست خداوند نیست؟ ما اینجا چه کاره ایم؟
قانون است که هر کس دعا بکند خداوند خیرات را نصیبش بکند.این یعنی قضا. رعایت شرایط و آداب دعا مقدرات و اندازه آن نصیب های خداوند است. در صورت مصلحت در صورت اخلاص و شرایط دعا مقدرات هر چه بیشتر ردیف میشود و بهره ها بیشتر میشود. مثال دیگر بزنیم:
قانون است: فرد هرچه با اخلاصتر دعا بکند دعایش مستجاب میشود. و یا اینکه قانون است: هر کسی شهیدانه زندگی کند شهید میشود.پس قانون اساسی خداست. حکم خدا= قضای خداست.
قدر مقدار تاثیرگذاری مقدرات الهی است و کم و زیاد کردنش دست ماست.
نتیجه: پس این تلاش ماست که مقدرات خداوند را کم و زیاد میکند حال آنکه قوانین اصلی الهی برای همگان ثابت و غیر قابل تغییر است. پس انسان اختیار دارد در چهارچوب قوانین خدا امور خود را رقم بزند.