در این نشست که به هدف نقد کتاب حیات سیاسی فکری امامان شیعه اثر حجت الاسلام رسول جعفریان برگزار شد، آیت الله سید منذرحکیم به عنوان ناقد محتوایی ابتدا به نکات مهم در بحث نقد منابع تاریخی اشاره کردند، سپس در ادامه به نکاتی در نقد کتاب مذکور پرداختند. در قسمت دوم نیز خانم اسدالهی به عنوان ناقد ساختاری مولفه های تدوین متون را در این کتاب بررسی نمودند.
از جمله محاسن کتاب داشتن فهرست منطقی، استفاده از ادله متقن و ارجاعات شفاف و .. است. نکات مهم ارائه شده در نقد محتوایی کتاب عبارتند از تغییر عنوان کتاب از ائمه به امامان شیعه، عدم تفکیک نقل قول ها و دریافت های شخصی، عدم توجه به تمام ابعاد حیات ائمه اطهار، عدم توجه به ذریه اهل بیت علیهم السلام و عدم تبیین حیات ائمه اطهار ع به صورت یک کل به هم پیوسته همچون کتاب انسان ۲۵۰ ساله .
استاد حکیم در ابتدای عرایض خویش گفتند: ما باید یک میزان و یک شاقول برای ارزیابی آثار تاریخی داشته باشیم تا بتوانیم بر اساس آن به بررسی و نقد منابع تاریخی بپردازیم وگرنه نقد ما بی ضابطه خواهد شد. ما همیشه با سه سوال با هر پدیده ای روبرو هستیم: چی، چرا، چگونه. تاریخ چیست؟ چرا به تاریخ نیاز داریم؟ به چگونه تاریخی نیاز داریم؟ تاریخ های موجود و مکتوب این کتاب چیست؟ چرا تدوین شد ؟ لذا باید ما در یک مقطعی خیلی کلی صحبت کنیم که ملاک ها تبیین شود و بعد تطبیق مطالب انجام شود.
ایشان در ادامه فرمودند: یک بحث دیگر راجع به تاریخ این است که ما تاریخ نقلی داریم, تاریخ تحلیلی داریم, سنت های تاریخ، فلسفه تاریخ همه به هم ربط دارند و افرادی که این ها را تجزیه می کنند، به بیراهه می افتند.
مسئول پژوهشگاه الذریة النبویة قم گفت: هر کتابی از کتابای تاریخی امتیازها و کاستی هایی دارد، اگر عیوب مطرح شود، اولین کسی که استفاده می کند خود صاحب اثر هست، بنابراین با این رویکرد به بحث می پردازیم.
آیت الله سید منذر حکیم در ادامه بحث گفت: کلیت نگاه ما به تاریخ این است که باید میان دو خط فکری و عملی مکتب امام و مکتب خلافت تفاوت قائل شد. بنابراین ما در تاریخ با دو جریان روبرو هستیم: جریان امامت، جریان خلافت که باید این دو جریان را در تاریخ ببینیم و بدانیم این ها خیلی مهم است که نمی توانیم از آن چشم پوشی کنیم.
وی در مورد رویکرد هر نویسنده ای نسبت به تدوین کتاب خود گفت: یک نکته دیگر که خیلی هم مهم است، اینکه هیچ مولفی نمی تواند نسبت به مباحث تالیفی بی طرف باشد، نمی تواند مبانی اعتقادی و کلامی خودش را نادیده بگیرد. بنابراین مبانی اعتقادی فکری یک اندیشمند چه بخواهد چه نخواهد، روی گزینه هاش تاثیر می گذارد.
استاد حکیم در مورد نحوه بیان مطالب گفت: روی نحوه بیان و نحوه انتخاب مطالب باید دقت کرد. لازمه تحریف این نیست که شما مطلب خلاف واقع بیارید، فقط کافیست مطلب واقعی را نصفه ارائه گردد. تحریف به زیاده، تحریف به نقیصه و تعریف یک شی وارونه از این نوع هست. از سوی دیگر باید به شرایط تاریخی در نقل حدیث دقت کرد، مثلا در شرایط تاریخی که همه دست به دست هم داده بودند که امام مهدی علیه السلام متولد نشود و تولدش در نهایت خفا بود، اینکه ما انتظار داشته باشیم در آن برهه تاریخی یک سند تاریخی خیلی روشن و گویا در مورد ولادت امام زمان علیه السلام در کتب تاریخ آن زمان باشد، توقعی بیجا است. چراکه امام حسن عسکری علیه السلام از یک سو باید کاری بکند که امامت امام زمان را تثبیت کند و او را معرفی کند، از طرفی باید او را در خفا نگه دارد. چکار باید کرد؟ نباید انتظار داشته باشیم در کتب تاریخی آن زمان سندی راجع به یک چنین مطلب سری پیدا کنیم و اگر پیدا نکردیم بگوییم مویدی بر این معنا نداریم، منبع معاصر نداریم، منابع بعدی ارزش علمی ندارد. اینکه زیرآب تمام منابع تاریخی را بزنیم به خاطر این است که ما روش درستی را در مواجهه با منابع طی نکرده ایم، ما نمی فهمیم که چه جور مسأله ای داریم و نمی دانیم مسئله را با چه روشی باید بحث کنیم، فقدان روشمندی در خیلی از کتب مشاهده می شود. مخصوصا در کتب مستشرقان این امر کاملا ملموس است. مستشرقان برای ورود به جهان اسلام و تاراج ملت های مسلمان از ابزار تاریخ استفاده بهینه کردند و الان در حوزه های علمیه ما روش مستشرقان در تدوین و بررسی تاریخ به شدت حضور دارد، و این روش آسیب گذار است.
ما در اسلام دو خط و دو مکتب بسیار مشخص و جدا از هم داریم خلافت و امامت. از سوی دیگر ما دو جور مسلمان داشتیم، یک جور مسلمانی مثل امام علی علیه السلام که اول مسلمان بودند، بعد پسر عموی پیغمبر، بعد داماد پیغمبر، بعد حاکم، بعد خلیفه. اما برخی دیگر از مسلمانان یعنی قریشی هایی که مسلمان شدند، اول قریشی هستند، بعد مسلمان، یعنی نماز می خواندند، روزه می گرفتند ولی به وم و قبیله خویش اهمیت بشتری می دادند تا به اسلام خویش. لذا دو خط در اسلام به وجود آمد، دو خط فکری متمایز از هم و بعد این دو خط سیاسی یکی شد. در مطالعه تاریخ، باید بفهمیم این دو نوع مسلمان کاملا متمایزند. کاملا این دو خط از لحاظ فکری و از لحاظ رفتاری با هم متمایزند.
آیت الله حکیم در قسمت دوم از سخنان خود با محوریت نقد کتاب حیات سیاسی فکری امامان شیعه گفتند: از نام کتاب شروع می کنم. نام کتاب اصلی چاپ اول که مربوط به دهه هفتاد است، حیات فکری و سیاسی امامان بوده، در حالی که در این گزیده شما چی می بینید حیات سیاسی و فکری. این اولین سوال، چرا اسم کتاب تغییر کرده است؟ عنوان قبلی کتاب هست: «حیات فکری و سیاسی ائمه» در این چاپ واژه ائمه به امامان شیعه تغییر یافته است. چه فرقی هست بین امامان شیعه و ائمه؟ این عبارت امامان شیعی بدآموزی دارد. می گویند: این امامان متعلق به مان نیستند، امامان شیعه هستند. درحالی که اهل بیت علیهم السلام را باید پیشوایان هدایت ببینید، ائمه، امامان بشریتند. برای همه انسان ها الگو هستند، هم از لحاظ حجت شرعی بودن بر دیگران، هم از لحاظ امام بودن و پیشوا بودن، دیگران هم موظف اند به آن ها اقتدا کنند . در زیارت جامعه ائمه با این عبارت مورد خطاب قرار گرفته اند :«سلام علی الائمة المسلمین».
دو اشکال فنی در نام گذاری این کتاب داریم: این حیات «فکری سیاسی» یا «سیاسی فکری» کدام مورد نظر است؟ توجیهی که من برای این مساله پیدا کردم این است که چون ایشان بیشتر بر بعد سیاسی حیات معصومین دقت داشته و بیشتر رویکرد کتاب سیاسی است، از این رو مدونان کتاب دیده اند که حیات سیاسی در این کتاب مطرح شده با پشتوانه فکری بناربراین عنوان کتاب را تغییر دادند.
سوال دوم: ما که می خواهیم سیره اهل بیت علیهم السلام را بخوانیم چرا فقط حیات فکری سیاسی ایشان را ببینیم؟ چیزای دیگر در حیات ائمه معصومین هم مهم است، حیات اجتماعی، خانوادگی، تربیتی، آن ها هم مهم است که در این کتاب دیده نمی شود.
استاد درس خارج حوزه گفت: نکته بعد اینکه ایشان زمانی که از یک حدیث گزارش میدهد، یک صفحه برداشت خودش را از آن حدیث ارائه کرده، ولی منبع و آدرس میدهد. در حقیقت این یک نوع گزیده گویی است. اینکه نویسنده برداشت خودش را از یک حدیث بگوید، با اینکه نقل قول مستقیم داشته باشد، از لحاظ فنی و از لحاظ علمی و از لحاظ ارزش علمی فرق می کند. چون برداشتی که به خواننده منتقل می شود، ممکن است این برداشت با اصل متن مطابقت داشته باشد، یا نداشته باشد.
نکته بعد اینکه حتی در تحلیل مطالب هم باید ابتدا به احادیث معصومین علیهم السلام مراجعه کرد. استاد جعفریان برای تلخیص مطالب، نقل به معنا و مضمون کرده، که این آسیب خودش را دارد.
ایشان در مورد لزوم تاسی به تمام ابعاد حیات معصومین علیهم السلام فرمودند: خداوند در قرآن فرموده: پیامبر «اسوه الحسنه» است. اسوه در همه ابعاد باید اسوه باشد. پس باید همه جوانب زندگی امام معصوم علیه السلام را ببینیم و برای طلبه ارائه بدهیم. چون مهم الگوگیری از امام است.
وی در ادامه نقد کتاب گفت: یک بحث دیگر که خیلی مهم است اینکه ما چگونه حیات ائمه معصومین را مطرح کنیم. با مطالعه تاریخ به این مساله پی می بریم که سه جریان تاریخی وجود دارد : جریان غلو، جریان تقصیر، جریان معتدل . معنای غلو چیست؟ غلو یعنی این امام این قدر جایگاهش بلند است که اصلا قابلیت دسترسی به آن نیست. این ضربه مهلکی است، چون این شائبه پیش می آید که پس من که نمی توانم پیروی کنم، چه نیاز به امام دارم؟ جریان تقصیر دومین جریان حاکم است، جریان تقصیر آن قدر درباره امامان کم می گذارند و آنقدر شاخ و برگ و ریشه را می زنند که هیچی از آن باقی نمی ماند. خوارج از این نوع بودند، گفتند چرا از ابوحنیفه تقلید نکنم که معاصرش هستم، امام را پایین آوردند در حد ابوحنیفه.
اصل را باید سیره و تاریخ معصومین قرار بدیم و طوری بیان کنیم که قابل الگو گیری باشد نه افراط، نه تفریط این مهم ترین ویژگی کتاب تاریخی است که در کتاب انسان دویست و پنجاه ساله مقام معظم رهبری و در کتاب پیشوایان هدایت نمایان است.
مدیر پژوهشگاه الذریة النبویة گفت: نکته بعد اینکه سیره امامان را باید یک جا ببینیم نه جزء جزء، کلان نگری باید باشد، یعنی کل ائمه علیهم السلام چه جایگاهی در تاریخ و در جامعه انسانی دارند و باید داشته باشند. همه ایشان آمده اند که کار پیامبر یعنی رسالت خاتم پیامبران را به فرجام برسانند. این کتاب حیات سیاسی فکری را که بخوانید متوجه می شوید که امام به امام مباحث پیش رفته است. اگر هر امامی را جدا جدا دیدیم، امام حسن جدا، امام حسین جدا، و ... این مارا با اهداف عالیه ائمه معصومین آشنا نمی کند، به تعبیر شهید صدر امام معصوم دارای نقشهای متفاوت هستند، اما یک هدف واحد و یک استراتژی جامع را دنبال می کنند.
ایشان به عنوان نکته پایانی به این مساله اشاره کردند که نکته مهم دیگر توجه به ذریه نبویه است. ما باید راجع به سادات ذریه فاطمه و علی علیهما السلام کار علمی بکنیم. باید ظرفیت سادات در کل جهان را در نظر بگیریم. الان از مفاخر و از برکات ذریه نبوی سید حسن نصرالله، هاشم صفی الدین، مقام معظم رهبری، امام خمینی هستند، که نقش مهمی در جریان های سیاسی روز ایفا می کنند که دانستن آن برای طلاب مهم است. پس یکی از مهم ترین وظایف ما در تاریخ نویسی توجه به تاریخ ذریه پیامبر اکرم ص است.