به همت سرپرست و معاون پژوهشی محترم حوزه علمیه زینبیه شهرستان آبیک، کرسی آزاد اندیشی با موضوع «محدودیت تمکین، عامل یا آفت تحکیم خانواده»، در تاریخ 28/09/1402 در مدرسه زینبیه (سلام الله علیها) برگزار گردید.
این کرسی با ارائه خانم محمدی، طلبه سطح سه رشته مشاور خانواده با رویکرد اسلامی و نقد سرکار خانم دخیلی، سطح چهار رشته تفسیر تطبیقی و ارشد رشته مشاور، برگزار گردید. دبیری جلسه را نیز خانم کلوندی طلبه سطح سه رشته کلام اسلامی، برعهده داشتند.
خانم محمدی توضیحات خود را با ارائه تعریفی از تمکین آغاز نمودند، ایشان تمکین را در لغت به معنای اختیار دادن به دیگری بیان کردند. این واژه در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد. در بخش نکاح، این واژه عمدتا به این معناست که زن جهت استمتاع، خود را در اختیار شوهر قرار دهد. تمکین، از حقوق واجب شوهر بر زن است. ایشان در ادامه به این نکته اشاره کردند که تمکین به دو دسته تمکین عام و خاص تقسیم می شود، در این تقسیم تقسیم عام به معنای پذیرفتن ریاست شوهر و تمکین به معنای خاص به برآوردن نیازهای جنسی تبعیت از همسر گفته می شود. در مقابل عدم تمکین، زن ناشزه می شود.
ناشزه از نشوز گرفته شده و نشوز اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی به معنی تمکین نکردن، نافرمانی و عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی یکی از زوجین است. اگرچه معمولاً نشوز فقط به نافرمانی زن از طریق عدم تمکین به شوهر اشاره دارد اما نافرمانی شوهر نیز در نوشتههای فقهی نشوز نامیده میشود هرچند اصطلاح تمکین در مورد شوهر استفاده نمیشود.
خانم محمدی با استناد به آیات قرآن کریم در رابطه با قیومیت مرد و همچنین کشتزار بودن زن، همچنین روایات مبنی بر تبعیت از همسر حتی روی شتر، بحث تمکین از شوهر را مطلق دانستند.
در ادامه خانم دکتر دخیلی به نقد و بررسی مطالب تبیین شده توسط خانم محمدی پرداخته اند. ایشان در ادامه تمکین را دارای مؤلفه های فراوانی دانسته و خانواده را متشکل از دو طرف (زن و مرد) بیان کردند. تمکین در تعریف روانشناسی به معنای پذیرش اقتدار مرد در صورت زیر حمایت های وی قرار گرفتن است. به آن معنا که تمکین در مقابل انجام وظایف مرد انجام می شود و این طور نیست که زن در هر شرایطی و به صورت مطلق موظف به تمکین باشد. بنابراین تمکین دارای دو طرف است و اجرای آن توسط زنان بستگی به اجرا شدن توسط مردها نیز دارد.
برای کشتزار بودن یک زمین نیاز به آماده سازی آن است. زنان نیز اینگونه هستند. یعنی باید شرایط و مقدمات تمکین توسط مرد آماده گردد و سپس انتظار تمکین از همسرخود را داشته باشد و این روایت به این معنا می باشد. برای مثال اذن همسر مشروط به حضور مرد در خانه و وجود قصد استمطاع است. این گونه نیست که اذن شوهر در هر صورتی برای خروج از منزل برای زن لازم باشد.
ایشان در ادامه به حقوق زنان از جمله دریافت حقوق در مقابل کارهای منزل، دریافت حقوق در مقابل مراقبت و شیردهی از فرزندان و ... اشاره کردند. باتوجه به همه این حقوق، زنان به خاطر وجود محبت و علاقه در خانواده این اعمال را به طور رایگان و داوطلبانه انجام میدهند، اما این نکته نباید باعث کم ارزشی و یا نادیده گرفتن این حقوق گردد.
بنابراین هدف از ازدواج آرامش است و تمکی در صورت اینکه دو طرفه نباشد، آفت و محدودیت است و در صورتی که دو طرفه و با آگاهی کامل نسبت به حقوق هم باشد، موجب تحکیم و عامل آرامش می گردد.