پیامدهای فقر فکری از دیدگاه قران و نهج البلاغه

شناسه محتوا : 49099

1402/11/01

تعداد بازدید : 10

«فقر» از مسائلي است كه در آيات و روايات به ويژه نهج‌البلاغه، بسيار مورد توجه قرار گرفته است. تامل در آموزه‌هاي ديني نشان داد كه فقر داراي اقسام چهارگانه است. «فقر عمومي» به معناي نياز در اصل وجود يا نياز عمومي جهان آفرينش به پروردگار، «فقر فردي»؛ يعني احساس شخصي نياز به خدا (افتقار الي الله) كه به عشق و محبت به باري تعالي تفسير شده است. «فقر مادي» كه احتياج مالي و تنگدستي است، و «فقر معنوي» كه نقصي روحي بوده و در زمره رذائل اخلاقي و ناپسند به شمار رفته است. اين نوع فقر شاخه‌هاي ديگري نيز دارد كه عبارت اند از: «فقر نفس» يا طمع، و «فقر شناختي» كه شامل «فقر قلب» و «فقر فكري» مي‌شود. مساله مورد نظر پژوهش پيش رو، «فقر فكري» بوده كه در قرآن و نهج‌البلاغه، پيامدهاي سوئي در ابعاد اعتقادي و رفتاري براي آن ذكر شده است. محقق با بهره‌وري از روش كتابخانه‌اي در گردآوري داد‌هاي اوليه، و شيوه توصيف و تحليل محتوا به اين نتايج دست يافت كه از مهم‌ترين پيامدهاي اعتقادي فقر فكري در قرآن و نهج‌البلاغه، عدم شناخت خالق هستي، شرك ورزي و ترديد در تحقق وعده‌هاي الهي(در ارتباط با خدا)، ظهور اختلاف‌هاي عقيدتي در ارتباط با انبيا، انكار معاد، باطل پنداري عقائد ديگران و إضلال (در ارتباط با ساير انسان‌ها)، و ختم قلب، و عبرت ناپذيري از پيشينيان (در ارتباط با خود انسان)، و از آشكارترين پيامدهاي رفتاري فقر فكري، افترا به خداوند، اعتراض به احكام الهي، عناد در برابر معجزات، و بدعت گذاري در دين (در ارتباط با خدا)، درخواست‌هاي بي‌جا از انبيا، توطئه چيني، تكذيب كتب آسماني (در ارتباط به پيامبران)، ارزش گذاري غلط، انحراف جنسي، شايعه پذيري، مجادله باطل، و ظلم (در ارتباط با ديگران)، و ارتكاب گناهان، جبرگرايي، و عمل نكردن به علم(در ارتباط با خود انسان) است.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : تفسير و علوم قرآن
  • : تهران
  • : تهران
  • : تهران - تهران - مدرسه علمیه تخصصی قاسم بن الحسن «علیه السلام»