روش شناسي متكلمان اماميه قرن هفتم تا يازدهم

شناسه محتوا : 30939

1398/05/14

تعداد بازدید : 334

چكيدهيكي از مهمترين مسائل هر علم، روش شناسي آن علم است. علم كلام هم مانند ساير علوم و براي رسيدن به اهداف و غايات خود از روشهاي متنوعي بهره ميگيرد. متكلمان هر دوره با توجه به شرايط موجود در آن زمان از روشهاي عقلي و نقلي استفاده نمودهاند. متكلمان اين دوره ـ قرن هفتم تا يازدهم ـ به جهت رشد علوم عقلي، صبغهي فلسفي به مباحث كلامي دادند. خواجه نصيرالدين طوسي در قرن هفتم با نگارش كتاب تجريدالاعتقاد اين مهم را تحقق بخشيده و با شيوهاي جديد، مباحث كلام را مطرح نمودند. پس از خواجه، شاگردان ايشان چون علامه حلي و فاضل مقداد با نوشتن شرح بر اين كتاب به سبك و سياق خواجه عمل نمودند. در همين دوره خاندان دشتكيها و علامه دواني از جمله متكلماني هستند كه به روش عقلي فلسفي به تبيين مباحث كلامي پرداختند. جستجو در آثار متكلمان اين دوره به صورت توصيفي و تحليلي ميتواند علل و عوامل انتخاب روشها و ويژگيهاي آنها را تبيين كند. از جمله عواملي كه متكلمان اين دوره از روش عقلي استفاده نمودهاند ميتوان به عواملي چون وجود مفاهيم عميق در متون وحياني، ضرورت نگرش برون ديني به مباحث كلامي، رشد فلسفه و علوم عقلي و ... اشاره نمود. همچنين روش عقلي با ويژگيهايي چون عموميت داشتن، عدم تعارض با وحي، حجيت و افاده يقين از روش نقلي متمايز ميشود. متكلمان از نقل و روش نقلي نيز به دليل محدوديت عقل، منحصر بودن اثبات برخي مسائل كلامي از طريق وحي و ... غافل نبوده و از روش نقلي هم استفاده نمودهاند. روششناسي متكلمان قرن هفتم تا يازدهم با بررسي مصداقي آثار ايشان به اين امر مي-پردازد كه متكلمان از چه روشي براي تبيين مسائل كلامي استفاده نمودهاند.
پدیدآورندگان
  • : سطح3
  • : كلام اسلامي
  • : هرمزگان
  • : بندرعباس
  • : هرمزگان - بندرعباس - مؤسسه آموزش عالی حوزوی فاطمه معصومه«س» - سطح سه