چکیده نظرات استاد ارائه کننده بحث:
در تربیت جنسی کنترل و خویشتن داری مهم است و باید به افراد یاد دهیم که آن ها در خویشتن داری ناتوان نیستندو در الگوی خانواده سالم براساس فرامین اسلامی شرایط ازدواج بهنگام را فراهم کنیم
ما نگاه بدبینانه به بدن داریم و دختران و پسران از نشانه های بلوغ خجالت می کشند و والدین هم این مسأله را نادیده می گیرند. در حالی که بدن نقطه شروع رسیدن به حیات طیبه است و با این نگاه، بعد جنسی انسان به رسمیت شناخته می شود. نگاه ديگر، نگاه تفکیکی و تونلی به امر جنسی است که آن را از زندگی انسان مجزا می کند اما باید بعد جنسی را به عنوان يكي ازابعاد آمیخته با زندگی بشر در نظر بگیریم و اتفاقا بچه ها باید یاد بگیرند که در هر موقعیتی به بعد جنسی قضایا هم توجه کنند. و نگاهي ديگر، نگاه رویدادی و آنی به امر جنسی است كه فقط فاز آخر کنش جنسی را می بینیم، در حالی که اگر نگاه فاز بندی به مسأله جنسی داشته باشیم، با توجه به مقدمه ها بهتر می توانیم فرآیند را کنترل کنیم و آموزش های امن به افراد بدهیم که حساسیت برانگیز هم نباشد متأسفانه والدین گفتگوی مؤثری با بچه ها حتی در مورد مسائل روزمره ندارندو برخی خانواده ها در مورد مسائل بلوغ شانه خالی کرده آن را به عهده مدرسه و جاهای دیگر می گذارند.
تربیت جنسی ما از دو منظر باید مورد توجه قرار گیرد. ماهیت و گروه هدف. از نظر ماهیتی، تربیت جنسی باید از جامعیت لازم برخوردار باشد یعنی محدود به ابعاد فقهی و پزشکی نشود و تمام ابعاد امر جنسی مدنظر قرار گیرد. در مورد گروه هدف، اول گروه خانواده و والدین است که به واسطه ی تقویت گفتگو از دو جنبه ی محتوایی و ساختاری باید آنها را تقویت کنیم. والدین و فرزندان بدانند در مورد چه حرف بزنند و چگونه گفتگوی مداوم بین آن ها صورت گیرد. البته به نظر من در مورد کودکان نظام رسمی نباید وارد تربیت جنسی شود و نظام رسمی فقط باید خانواده ها را آموزش دهد.
چکیده نظرات استاد منتقد :
موضوعي که برای ضرورت آموزش جنسی مطرح میکنند، کودک آزاری جنسی است، این مسئله در کشور ما شیوع ندارد و اگر بخواهیم این مسائل را به کودک آموزش بدهیم حساسیتهایی را در او ایجاد خواهیم کرد و این مسئله باعث کنجکاوی او خواهد شد که ممکن است آسیبهای بیشتری داشته باشد. در بحث تجاوز به کودکان نیز این آموزشها کارایی ندارد، چون در اغلب موارد شاهد ربوده شدن کودک و پس از آن آزار جنسی هستیم و در چنین شرایطی آموزشها چگونه میتواند به کودک کمک کند. همچنین در بحث کودکآزاری جنسی نباید بزرگنمایی رسانهای شود چرا که این مسئله به اعتماد خانوادهها لطمه میزند و آنها حتی دیگر اطمینان ندارند که فرزندانشان را به آشنایان نیز بسپارند.
بحث سومی که درباره ضرورت آموزشهای جنسی مطرح میشود، این است که عدم آموزش باعث میشود که کودکان و نوجوانان اطلاعات جنسی را از منابع نامعتبر دریافت کنند که این مسئله باعث انحراف آنها خواهد شد. در این رابطه باید گفت علت مراجعه پسران برای کسب اطلاع در این رابطه پاسخ به نیازهای جنسی و در دختران به علت کنجکاوی است و تا زمانی که نیازهای جنسی و کنجکاوی وجود داشته باشد حتی اگر آموزشهای لازم را ارائه دهیم افراد برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع مراجعه میکنند.بسیاری از مشکلات فعلی ناشی از این است که نیاز جنسی در نوجوانان و جوانان را نادیده میگیریم، در حالی که باید به این نیاز به صورت طبیعی پاسخ داده شود و اگر غریزه جنسی بیدار شود راهکار اول ازدواج و راهکار دوم عفاف است.
نتایج دیدگاه موافق:
1-در کشور مابه چند دلیل ضرورت آموزش جنسی مطرح شده؛ ناامنی جنسی و تجاوز جنسی نسبت به کودکان، شیوع بیماری های جنسی و..2- نباید مرعوب جریانات فکری غالب غرب شویم، زیرا آنها مسأله رابطه جنسی رابا حقوق بشر برابر می دانند. آموزش جنسی در کشور ما و کشورهای غربی یکی نیست و آن ها تحت عنوان واژه عدالت جنسی قرائت دیگری از آموزش جنسی دارند.3-تربيت جنسی ما از دو منظر باید مورد توجه قرار گیرد. ماهیت و گروه هدف؛ از نظر ماهیتی، تربیت جنسی باید از جامعیت لازم برخوردار باشد یعنی محدود به ابعاد فقهی و پزشکی نشود و تمام ابعاد امر جنسی مدنظر قرار گیرد. در مورد گروه هدف، اول گروه خانواده و والدین است که به واسطه ی تقویت گفتگو از دو جنبه ی محتوایی و ساختاری باید آنها را تقویت کنیم.
نتایج دیدگاه مخالف :
1-موضوعي که برای ضرورت آموزش جنسی مطرح میکنند، کودک آزاری جنسی است، این مسئله در کشور ما شیوع ندارد
2-آموزش این مسائل حساسیتهایی را در کودک ایجاد خواهد کرد و این مسئله باعث کنجکاوی او خواهد شد که ممکن است آسیبهای بیشتری داشته باشد
جمع¬بندی داور
عموماکودکان کمترین اطلاعات رادرباره مسائل جنسی وحریم های خصوصی ازوالدین شان دریافت می کنندویشترین اطلاعات خود را درباره این موضوعات از همسالانشان می گیرند. پرواضح است که اطلاعاتی که والدین در این باره دارند، واقعی تر و دقیق تر است، در حالی که اطلاعاتی که دوستان و همسالان کودکان و نوجوانان به آنها می دهند، غیرواقعی و تحریف شده است.
والدین بایداز ارائه دانش واقعی درباره یکی از مسائل عادی زندگی انسان ها، شرمگین نباشند، چون اگر این اطلاعات را در اختیار کودکان قرار ندهند، آن ها از منابع غیرواقعی و تحریف شده این اطلاعات را به دست می آورند.و با توجه به اینکه ما اصولا کنترلی روی رفتار دیگران نداریم، پس بهتر است که کودکان مان را درباره موضوع های جنسی واکسینه کنیم.
والدین در مسیر آموزشی خود بایستی درباره خصوصی بودن برخی اعضای بدن با کودکان گفت و گو کنند. کودکان می توانند بیاموزند که برای اشاره به اعضای جنسی خود از عبارت «اعضای خصوصی بدن» استفاده کنند.می توان این گونه توضیح داد:«همه ما مسواک و شانه داریم. ولی هر کس فقط می تواند از مسواک و شانه خودش استفاده کند و نمی تواند از مال دیگران استفاده کند. آن ها خصوصی هستند. اعضای خصوصی بدن هم چنین وضعیتی دارند.»
به طورکلی در کشور ما مخالفتی با تربیت جنسی در جامعه وجود ندارد اما این آموزش حدودی باید داشته باشد.ومتناسب باسن فرزندان وحتماتوسط والدین باشدونه غیر.
كرمانشاه كرسي آزاد انديشي آشنایی بامسائل جنسی از زمان کودکی آری یاخیر؟
- : كرمانشاه
- : سنقر
- : نرجسیه
- : رضوان پاشایی
- : ليلا ياوري
- : ناهیدشاهملکی