بررسی تطبیقی قضاوت زنان ازنظر فقهای امامیه و حقوق
چكيده
يكي از موضوعات بحث بر انگيز فقهي به ويژه در عصر حاضر، قضاوت زنان ميباشد اين موضوع به لحاظ ابعاد جهاني و بين المللي آن كه در قالب معاهدات و اسناد بين المللي نمايان شده است بر اهميت مضاعف آن افزوده است. سؤال مطرح در اين خصوص جايگاه فقهي و حقوقي قضاوت زنان است. عدهاي از فقهاء مرد بودن را از شرايط قاضي شمردهاند و براي اثبات نظر خود به آيات، روايات، اجماع و اصل عدم جواز استناد نمودهاند. بر اين اساس قضاوت نمودن زن توجيه فقهي ندارد. در مقابل عدهاي ديگر معتقدند مرد بودن از شرايط قاضي نميباشد و در اين خصوص تفاوتي بين زن و مرد نيست و هر دو ميتوانند در صورت احراز شرايط قضاوت اين مسئوليت را عهده دار شوند.البته با تفاوتي كه بين منصب قضا و فعل قضا قائل شده اند با وجود اين در قانون شرايط انتخاب قضات دادگستري مصوب سال 1361 تصدي منصب قضاوت بر اساس نظريهي مشهور فقهاي اماميه به مردان اختصاص يافته و چنين آمده است كه قضات از بين مردان واجد شرايط انتخاب ميشود اين در حالي است كه در نظام قضايي جاري ماهيت قضاوت دگرگون شده و از شرط اجتهاد قاضي نيز كه مشهور فقها بر آن اتفاق نمودهاند عدول شده است، البته در لوايح جديدي كه توسط قوهي قضاييه تهيه شده واكنون به عنوان يك قانون در زمينه حمايت از خانواده رسمي شده است بر ضرورت استفاده از قضات زن در محاكم خانواده تأكيد گرديده كه گام جديدي در جهت تسهيل حضور زنان در مسند قضاوت است. به دليل اهميت موضوع به ويژه با توجه به اين كه پذيرش هر يك از اين دو ديدگاه آثار كاملاً متفاوتي هم در بعد داخلي و هم در بعد بين المللي بر جامعه خواهد گذاشت و با توجه به ويژگيهاي مباحث فقهي مطرح در اين خصوص به بررسي ديدگاههاي موافقان و مخالفان قضاوت زنان و مستندات آنها و همچنين بررسي قوانين و مقررات در مورد قضاوت زنان پرداخته شده است بر اساس قانون جديد زنان ميتوانند با پايهي قضايي جهت پستهاي مشاورت ديوان عدالت اداري و قاضي تحقيق استخدام شوند. به نظر ميرسد هم اكنون قانون جاري كشور بنا بر قول مشهور فقها كه قائل به عدم جواز قضاوت زن ميباشند مطابقت دارد.
واژگان كليدي: قضاوت زنان،منصب قضاوت، فعل قضاء، قانون، فقه اماميه
- : سطح3
- : فقه و اصول