بررسی مبانی عقلی و نقلی قاعده لطف و دلالت ان بر ضرورت نصب امام
«لطف»، به عنوان يكي از قاعده هاي مهم و تاثيرگذار در علم كلام، عبارت است از هرآنچه كه مكلف با آن، به انجام فعل طاعت نزديك، و از معصيت دور گردد و در اصل توان مكلف بر انجام فعل، دخيل نبوده و به حد اجبار نرسد. اكثر علماي اماميه، قايل به وجوب لطف بر خداوند هستند و مسائلي مانند وجوب نبوت و وجوب وجود امام معصوم در هر عصر و زمان را با آن اثبات ميكنند. نگارنده در اين اثر، نخست تصوير روشني از اين قاعده ارائه داده آنگاه آن را بر مسئله امامت تطبيق و شبهاتي را كه درباره آن مطرح شده، نقد ميكند. وي با اشاره به اهميت اين قاعده در كلام شيعي، آن را تعريف كرده و اقسام آن را بر ميشمارد. مهم ترين دليل عقلي متكلمان اماميه بر وجوب امامت،مبتني بر قاعده ي لطف است.قاعده ي لطف،يكي از قواعد مهم و اساسي در كلام عدليه(اماميه و معتزله)به شمار مي رود.مسايل كلامي بسياري بر اين قاعده،استوار شده است.وجوب نبوت،عصمت پيامبران،تكاليف شرعي،وعد ووعيد،از جمله مسائل كلامي اي است كه از مصاديق و متفرعات قاعده ي لطف به شمار مي روند.
در ادامه با استناد به سخنان فقها و متكلماني چون: سيد مرتضي، شيخ طوسي و... از امامت به عنوان يكي از مصاديق لطف الهي درباره مكلفين بحث كرده است. در بخشهايي از اين نوشتار به نقد اشكالاتي درباره قاعده لطف و ارتباط آن با امامت پرداخته و در بخش پاياني، ضرورت وجود و نصب امام بعد از پيامبر را از طريق مستندات عقلي و نقلي به آن پرداخته است.
- : سطح3
- : كلام اسلامي
- : گلستان
- : گرگان
- : گلستان - گرگان - مدرسه علمیه تخصصی الزهراء «علیها السلام»